پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۹
۹۰درصد فيلم برداري پروژه سينمايي شهيد کاوه انجام شد،از حمايت هاي استانداري خبري نشد
جواد اردکاني، کارگردان «شور شيرين» :
 
۹۰درصد فيلم برداري پروژه سينمايي شهيد کاوه انجام شد
 
از حمايت هاي استانداري خبري نشد
 
خراسان رضوي - مورخ پنج‌شنبه 1389/10/23 شماره انتشار 17747

«جواد اردکاني» که پيش از اين با کارگرداني فيلم سينمايي «به کبودي ياس» به روايت زندگي «شهيد برونسي» يکي از سرداران شهيد خراسان در دفاع مقدس پرداخته بود، اين روزها نيز مشغول توليد پروژه سينمايي ديگري با عنوان «شور شيرين» با موضوع زندگي سردار شهيد کاوه است. او که با «به کبودي ياس» در بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر موفق شد سيمرغ بلورين بخش هاي جلوه هاي ويژه و نگاه ملي را کسب کند، در حال حاضر نيز اميدوار است با رساندن «شور شيرين» به بيست و نهمين جشنواره فجر، بار ديگر نام يکي از سرداران سرافراز شهيد خطه خورشيد را در مهم ترين رويداد سينمايي کشور طنين انداز کند.البته مشکلاتي نيز در اين مسير وجود دارد که اردکاني اين گونه درباره آن ها سخن مي گويد: «متأسفانه تاکنون برخي از قول هاي داده شده براي حمايت از اين پروژه، از جمله وعده استانداري خراسان رضوي عملي نشده است.» او در حالي از عملي نشدن وعده استانداري خراسان رضوي براي پروژه سينمايي شهيد کاوه سخن مي گويد که «اصغري» تهيه کننده اثر و «ايافت» مشاور فيلم نامه نيز طي چند هفته گذشته در گفت و گوهايي با خبرنگار ما از اين موضوع گلايه کرده و گفته بودند که همچنان منتظر عملي شدن اين وعده هايند.در مطلب پيش رو طي گفت و گويي با «جواد اردکاني» آخرين خبرها درباره پروژه سينمايي شهيد کاوه را جويا شديم و درباره جزييات اين اثر سينمايي نيز صحبت کرديم.

فیلم سینمایی شور شیرین

«جواد اردکاني» که اين روزها در استان کرمانشاه به سر مي برد و مشغول توليد فيلم سينمايي «شور شيرين» است در گفت و گو با خراسان اين گونه درباره اين اثر توضيح مي دهد: «شور شيرين، روايتگر ماجراي زندگي شهيد کاوه در سال هاي ۵۹ و ۶۰ است؛ زماني که هنوز تيپ ويژه شهدا تشکيل نشده بود و شهيد کاوه به عنوان مسئول عمليات سپاه سقز در منطقه کردستان حضور داشت. البته در برخي از ديالوگ ها به توصيف ويژگي ها، شخصيت و جزيياتي از زندگي سال هاي گذشته اين شهيد نيز پرداخته ايم.»

۹۰ درصد فيلم برداري انجام شد

او سپس درباره ميزان پيشرفت کار فيلم برداري و تدوين اثر مي گويد: «تاکنون ۹۰ درصد فيلم برداري انجام شده است. همچنين هم زمان کار تدوين را هم شروع کرده ايم و تا اين لحظه بخشي از کار تدوين نيز به پايان رسيده است.»«اردکاني» اميدوار است که تا دو هفته آينده تمام مراحل توليد «شور شيرين» انجام شود. البته او اين موضوع را مشروط به مساعد بودن شرايط آب و هوا مي داند و مي افزايد: در حال حاضر شرايط جوي مشکلاتي را براي ما به وجود آورده است که اميدواريم با بهتر شدن شرايط، در مدت معين شده کار را به اتمام برسانيم.

شور شیرین

«شور شيرين» در بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر

در ادامه اين سوال را از کارگردان پروژه سينمايي شهيد کاوه مي پرسيم که برنامه شما براي حضور در جشنواره فجر چيست؟او که مصمم است شور شيرين را به بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر برساند، پاسخ مي دهد: تمام تلاش ما اين است که اين فيلم را در جشنواره امسال به نمايش بگذاريم. اردکاني هدف خود را شرکت در بخش مسابقه جشنواره عنوان مي کند و در عين حال مي گويد: اين که ما در کدام بخش جشنواره حاضر شويم منوط به نظر هيئت داوران و مسئولان جشنواره است.

حمايت هايي که هنوز در راه است!

موضوع حمايت از پروژه سينمايي شهيد کاوه، بحثي است که از مدت ها قبل و حتي پيش از شروع توليد «شورشيرين» نيز مطرح شده بود و مجموعه هايي از جمله استانداري خراسان رضوي و سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران قول هايي را در اين زمينه داده بودند.اما اکنون با اتمام حدود ۹۰درصد کار فيلم برداري و در حالي که «اصغري» تهيه کننده اثر چندي پيش از تحقق کمک سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران به «شورشيرين» خبر داده بود اردکاني مي گويد: هنوز هم برخي وعده ها از جمله قول هاي استانداري خراسان رضوي محقق نشده است و ما منتظر تحقق قول مسئولان استانيم.

با سخت گيري و دقت نظر کار مي کنيم

سوال ديگري که در گفت وگو با جواد اردکاني، کارگردان پروژه سينمايي شهيد کاوه مطرح مي کنيم اين است که روند کار تاکنون چه حد از انتظارات او را برآورده است.اردکاني ضمن اين که تاکيد مي کند به همراه همکارانش تلاش زيادي براي ترسيم چهره صحيح از شخصيت شهيد کاوه داشته اند، مي گويد: ما با سخت گيري و دقت نظر زيادي کار کرده ايم. اما اين که بخواهيم بگوييم چه مقدار از انتظارات محقق شده، بهتر است تا اکران فيلم و ارزيابي آن توسط کارشناسان صبر کنيم.او البته از بازي «حميد عمارلو» بازيگر نقش شهيد کاوه ابراز رضايت مي کند و ادامه مي دهد: «عمارلو» از نظر جثه و چهره شباهت زيادي با شهيد کاوه دارد و بازيگر توانمندي هم است.

نام اثر؛ فعلا شورشيرين

چندي پيش در گفت وگويي که با حميد ايافت مشاور فيلم پروژه سينمايي شهيد کاوه داشتيم، او اعلام کرده بود که عنوان «شورشيرين» نام اثر در مراحل توليد است و اين فيلم با نام ديگري اکران مي شود.اردکاني نيز درباره اين موضوع به خبرنگار ما مي گويد: ما در حال بررسي براي يافتن نام مناسب تري مي باشيم ولي هنوز عنواني بهتر از «شورشيرين» پيدا نکرده ايم.

دوستان شهيد کاوه در شورشيرين

در ادامه از اردکاني مي پرسيم که از ميان دوستان و نزديکان شهيد کاوه چه افرادي در شورشيرين به تصوير کشيده شده اند که او پاسخ مي دهد: به طور طبيعي بايد خيلي از شخصيت هاي همراه و هم رزمان شهيد کاوه در اين فيلم حضور مي داشتند که در اين ميان برجسته ترين شخصيت شهيد «چنگيز ابنيه فرد» فرمانده سپاه سقز در آن سال هاست. علاوه بر او شهيد «عصمتي پور» و تعدادي ديگر از همراهان شهيد کاوه نيز در اين اثر به تصوير کشيده شده اند.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 16:22 | | لينک به اين مطلب
شنبه ۱۱ دی ۱۳۸۹
برخي حمايت ها از پروژه سينمايي شهيد کاوه در مرحله وعده مانده است
مجيد ايافت مشاور فيلم «شور شيرين»:
 
برخي حمايت ها از پروژه سينمايي شهيد کاوه در مرحله وعده مانده است
 
خراسان رضوي - مورخ شنبه 1389/10/11 شماره انتشار 17736

پروژه سينمايي شهيد کاوه با عنوان «شورشيرين» اين روزها آخرين مراحل فيلم برداري را در استان کرمانشاه پشت سر مي گذارد و به گفته اصغري تهيه کننده اين اثر، در جشنواره فيلم فجر امسال براي اولين بار اکران مي شود.«شورشيرين» پس از «به کبودي ياس» دومين اثر سينمايي محسوب مي شود که به کارگرداني «جواد اردکاني»، به زندگي سرداران خراساني 8 سال دفاع مقدس مي پردازد.اردکاني در اين اثر تلاش کرده است، بخش هايي از زندگي شهيد کاوه را در سال هاي ۵۹ و ۶۰ در منطقه کردستان به تصوير بکشد؛ همچنين به گفته «مجيد ايافت» مشاور فيلم نامه در اين اثر با بازگشت به گذشته، به زاويه هاي ديگري از زندگي اين سردار خراساني ميدان نبرد ۸ سال دفاع مقدس نيز پرداخته شده است.در مطلب پيش رو، طي گفت وگويي با مجيد ايافت مشاور فيلم نامه و پژوهشگر پروژه، اطلاعات بيشتري را درباره اين اثر سينمايي جويا شديم.به گفته او هنوز برخي وعده ها براي حمايت اين فيلم محقق نشده است.

شور شيرين

«مجيد ايافت» مشاور فيلم نامه پروژه سينمايي شهيد کاوه و از هم رزمان اين سردار خراساني ۸ سال دفاع مقدس، طي گفت وگويي با خبرنگار ما با اشاره به اين که کار نگارش فيلم نامه «شورشيرين» از سال ۸۸ شروع شده است، چنين مي گويد: در واقع بخش اصلي کار که بازنويسي و تدوين نهايي فيلم نامه بود، توسط جواد اردکاني انجام شد. ولي در مجموع فيلم نامه پروژه سينمايي شهيد کاوه، کار مشترکي ميان من، جواد اردکاني و ماشاءا... شاهمرادي زاده است.او درباره داستان اين فيلم نامه نيز ابراز مي دارد: نگاه اصلي اثر به زندگي شهيد کاوه در سال هاي ۵۹و۶۰ است؛ زماني که نيروهاي انقلابي مناطق کردستان و آذربايجان غربي در اوج مظلوميت با رژيم بعث عراق مبارزه مي کردند و شهيد کاوه براي اولين بار به اين منطقه اعزام شد. البته در همين مدت سعي شده است، با بازگشت هايي به گذشته، ابعاد شخصيتي، اخلاقي و نظامي گري شهيد کاوه نيز به تصوير کشيده شود.

ايافت به نام اين اثر هم اشاره مي کند و مي گويد: «شور شيرين» عنواني است که براي مراحل فيلم برداري و توليدانتخاب شده است و اين احتمال وجود دارد که فيلم با عنوان ديگري اکران شود که البته هنوز انتخاب نشده است.

پيشينه هاي اثر

ايافت در ادامه به توليد چند اثر تلويزيوني و پويانمايي با موضوع محوري شهيد کاوه در سال هاي اخير اشاره مي کند و از آن ها به عنوان پيشينه هايي که زمينه توليد پروژه سينمايي شهيد کاوه را فراهم کرد، ياد مي کند.

به گفته او توليد يک مجموعه ۱۳ قسمتي با عنوان «کاوه، حماسه اي ديگر» در قالب برنامه روايت فتح، زمينه اصلي توليد آثار ديگر درباره زندگي و شخصيت شهيد کاوه بود.ايافت مي گويد: پس از آن نيز يک اثر پويانمايي ۱۳ قسمتي با عنوان «حماسه کاوه» در صداوسيماي خراسان رضوي توليد شد. همچنين يک بازي رايانه اي با عنوان «نبرد آلواتان»، با موضوع مبارزات کاوه نيز توسط موسسه تبيان تهيه شده که هنوز وارد بازار نشده است.اين هم رزم شهيد کاوه که دستي در تهيه تمام اين آثار داشته است همچنين از نگارش فيلم نامه  يک اثر تلويزيوني با موضوع شهيد کاوه سخن مي گويد و با بيان اين که اين مجموعه تلويزيوني مي تواند کامل ترين اثر با موضوع شهيد کاوه باشد، مي افزايد: من اين فيلم نامه را در ۵۰ قسمت تهيه کرده ام و در سال ۸۶ به شبکه يک و ۲ سيما ارائه داده ام. وي هنوز پاسخي درباره آن دريافت نکرده ام.

 
شهيد چنگيز ابنيه فرد،دومين شخصيت شور شيرين

در ادامه گفت وگو با مشاور کارگردان و مسئول گروه تحقيق پروژه سينمايي شهيد کاوه اين سوال را مطرح مي کنيم که در اين اثر از ميان هم رزمان و شخصيت هاي همراه با شهيد کاوه در سال هاي جنگ تحميلي، چه افرادي به تصوير کشيده شده اند؟ايافت پاسخ مي دهد: تمام افرادي که با شهيد کاوه در منطقه «سقز» همراه بودند، در اين اثر به تصوير کشيده شده اند ولي شاخص ترين شخصيت حاضر در داستان، شهيد «چنگيز ابنيه فرد» فرمانده سپاه سقز در آن زمان است که مدتي نيز به عنوان معاون شهيد کاوه خدمت مي کرد.

مهم ترين پيام «شورشيرين»

اين رزمنده سال هاي دفاع مقدس، در پاسخ به اين سوال که مهم ترين ويژگي و پيام يک اثر سينمايي درباره شهيد کاوه، چه بايد باشد، چنين پاسخ مي دهد: بي گمان ابعاد نظامي گري، نبوغ و تدبير شهيد کاوه بايد به عنوان يکي از محورهاي ساخت فيلم مورد توجه قرار گيرد. ولي به نظر من آن چه بايد در مجموعه آثار دفاع مقدس و به ويژه پروژه سينمايي شهيد کاوه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، وجوه تمايز ۸ سال دفاع مقدس با ديگر جنگ هاي تاريخ است. شکي نيست که اين موضوع متاثر از روحيات و معنويت رزمندگان ماست که به صورت داوطلبانه و با وجود همه کمبودها و نقص تجهيزات با عشق و علاقه در جبهه هاي حق عليه باطل حضور پيدا کردند و معادلات را بر هم زدند. بي گمان افرادي مانند شهيد کاوه مي توانند الگوي بسيار ارزنده اي براي جوانان ما باشند.

فعاليت هاي فرهنگي با موضوع دفاع مقدس؛ فقط در حد رفع تکليف

مجيد ايافت در بخش ديگري از اين گفت وگو فعاليت هاي فرهنگي و تبليغي انجام شده در حوزه دفاع مقدس را مورد نقد قرار مي دهد و در گلايه اي از متوليان اين امور اين جمله را به زبان مي آورد که «اقدامات فرهنگي و تبليغي انجام شده طي سال هاي بعد از جنگ تحميلي فقط در حد رفع تکليف مجموعه هايي بوده است که بايد در اين حوزه کار مي کردند.»او اقدامات انجام شده در حوزه هاي سينما، تلويزيون، ادبيات و... را براي معرفي سرداران شهيد به عنوان «الگوهاي راهگشاي مسائل امروز جامعه» ناکافي مي داند و مي گويد: مقطع زماني دفاع مقدس، يک گنجينه بزرگ فرهنگي و معرفتي براي انقلاب اسلامي است که ما هنوز نتوانسته ايم از آن به خوبي بهره مند شويم.

مثل دفاع مقدس با وجود کمبودها کار مي کنيم

ايافت در ادامه بيان گلايه هايش از متوليان امور فرهنگي در حوزه دفاع مقدس مي گويد: تاکنون تنها افرادي که با تمام وجود سختي ها و در عين حال برکات ۸ سال دفاع مقدس را درک کرده بودند، به عنوان وظيفه پا به اين عرصه گذاشته اند و همچون سال هاي جنگ تحميلي که با وجود تمام مشکلات و کمبودها دشمن را مغلوب کردند، در عرصه هاي فرهنگي هم به فعاليت پرداختند.او به برخي اقدامات شايسته انجام شده طي سال هاي اخير هم اشاره مي کند و در عين حال مي گويد: اما در مجموع دستگاه هاي متولي از اقدامات فرهنگي با موضوع دفاع مقدس چندان حمايت و پشتيباني لازم نمي کنند و هنوز هم اين حمايت ها در سطح مطلوب نيست.

قول هاي حمايتي که هنوز محقق نشده است!

مشاور فيلم نامه پروژه سينمايي شهيدکاوه به قول هايي که براي حمايت از اين پروژه از سوي استانداري خراسان رضوي و... داده شده است هم اشاره مي کند و چنين مي گويد: بسياري از سازمان ها و نهادها از همان اولين روزهاي مطرح شدن موضوع اين پروژه سينمايي، براي فراهم کردن امکانات و منابع مادي مورد نياز قول هايي دادند. ولي در حال حاضر با نزديک شدن به مراحل پاياني ساخت اثر هنوز هم اين قول ها محقق نشده است. از همين رو حتي امکان حذف برخي از قسمت هاي فيلم که نيازمند امکاناتي همچون بالگرد و... است نيز وجود دارد!

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 12:10 | | لينک به اين مطلب
یکشنبه ۵ دی ۱۳۸۹
بهانه هاي واهي برخي مديران براي بي توجهي به دستاوردهاي پژوهشي
در گفت وگو با دکتر دياني پدر کتابداري نوين ايران و استاد دانشگاه فردوسي مشهد عنوان شد:
 
بهانه هاي واهي برخي مديران براي بي توجهي به دستاوردهاي پژوهشي
 
خراسان رضوي - مورخ یکشنبه 1389/10/05 شماره انتشار 17731

دکتر«محمدحسين دياني» شخصيتي نام آشنا در عرصه علم و پژوهش خراسان رضوي است که طي سال ها فعاليت مستمر در زمينه کتابداري دستاوردهاي علمي و پژوهشي متعددي را در قالب هاي گوناگون منتشر کرده و به عنوان اولين استاد کتابداري در کشور، لقب «پدر علم کتابداري نوين ايران» را نيز به خود اختصاص داده است.او که سال ۵۹ در مقطع دکتري رشته کتابداري از دانشگاه ايالتي را نگرز آمريکا دانش آموخته شده است، طي ۳۰ سال گذشته فعاليت هاي علمي و پژوهشي ارزنده اي را در کشور به سرانجام رسانده و هم اکنون نيز به عنوان پژوهشگر در گروه ارزيابي علم و فناوري ايران در دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مشغول به فعاليت است.از ديگر مدارج علمي و پژوهشي استاد دياني هم مي توان به تاسيس مقاطع کارداني، کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري کتابداري در دانشگاه هاي مختلف کشور، انتشار کتاب وده ها مقاله در حوزه کتابداري و اطلاع رساني، سردبيري و تاسيس ۳ مجله علمي معتبر و... اشاره کرد.وي با پشت سرگذاشتن سال ها فعاليت در عرصه هاي علمي و پژوهشي و دارا بودن تجربه اي ارزشمند در اين زمينه، اکنون معتقد است که با توجه به تدوين سند چشم انداز، توجه به مقوله پژوهش در کشور از نظر اختصاص بودجه به ميزان مطلوبي است. ولي متاسفانه مديران سطح مياني در تصميم گيري هاي خود توجه لازم را به دستاوردهاي پژوهش ندارند و «خود را از پژوهشگران کارشناس تر مي دانند».

دکتر دیانی - عکس : میثم دهقانی

دکتر «محمد حسين دياني»، پدر علم کتابداري نوين ايران، يکي از شخصيت هاي علمي و پژوهشي برجسته و نام آشناي استان و کشور است که طي ۳۰ سال گذشته فعاليت هاي ارزشمندي را در حوزه علم کتابداري و اطلاع رساني به نتيجه رسانده، و هم اکنون نيز به عنوان پژوهشگر در گروه ارزيابي علم و فناوري ايران در دبيرخانه شوراي انقلاب فرهنگي، مشغول به کار است.او که در کارنامه فعاليت هاي علمي خود تاليف ۲۰ کتاب و ۷۵ مقاله علمي را به ثبت رسانده است، طي گفت وگو با خبرنگار ما در توصيف وضعيت کنوني کشور و به ويژه استان خراسان رضوي در حوزه پژوهش به سند چشم انداز ۲۰ ساله توسعه کشور اشاره مي کند و چنين مي گويد: در اين سند عنوان شده است که ما طي ۲۰ سال بايد به کشور اول منطقه از نظر علمي و فناوري و اقتصادي تبديل شويم. نکته اي که بيش از هر چيز در اين تعريف مشاهده مي شود، توجه به مقوله پژوهش و اهميت آن است. چرا که براي تبديل شدن به يک کشور پيشرفته از نظر علم وفناوري، بايد به فعاليت هاي پژوهشي توجه ويژه اي داشته باشيم و از ديگر سوي براي رسيدن به جايگاه اقتصادي شايسته نيز راهي جز اهميت دادن به پژوهش نداريم. زيرا در شرايط کنوني جهان پيشرفت اقتصادي بدون توجه به علم و فناوري ممکن نيست.

نيازي به صحبت کردن درباره اهميت پژوهش نيست

دکتر دياني در ادامه اين گفت وگوبه مطرح شدن بحث هايي با عنوان «جامعه دانش محور» در کشور اشاره مي کند و با تاکيد بر اين نکته که «دانش  زاده پژوهش است»، ابراز مي دارد: اختصاص بودجه هاي گوناگون به امر پژوهش، تاکيد دولت به کار بردي بودن پژوهش ها براي تحقق توسعه حوزه هاي فردي و اجتماعي در کشور واز همه مهم تر تاکيدهاي سند چشم انداز ۲۰ ساله و به تبع آن برنامه هاي کوتاه مدت توسعه نشان مي دهد که جهت گيري کشور در مسير رسيدن به علم مبني بر پژوهش است و از اين رو ما ديگر نبايد به دنبال اثبات اهميت پژوهش باشيم.وي سپس به افزايش تعداد دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد و دکتري در کشور اشاره مي کند و مي افزايد: اين موضوع نشان مي دهد که ما علاوه بر توجه به امکانات مالي و قوانين مورد نياز، به مسئله نيروي انساني فعال در حوزه پژوهش هم توجه داشته ايم.

پژوهش ها بايد کاناليزه شود

اما پدر علم کتابداري نوين ايران و پژوهشگر ارزنده هم استاني ما در ادامه درباره موضوعي با عنوان «کاناليزه شدن پژوهش ها» سخن مي گويد و در واقع اين نکته را يادآور مي شود که پژوهش ها بايد مرتبط با نيازهاي جامعه و اهداف تدوين شده در سند چشم انداز باشد، چرا که در اين صورت مي توانيم در پرتو انجام پژوهش ها، نيازهاي خود را برطرف کنيم و به بهره اقتصادي نيز برسيم.به عقيده دکتر دياني اين موضوع به رفع بسياري از مشکلات اقتصادي و حتي اجتماعي کشور منجر مي شود.

بهانه هاي واهي مديران

اما او در عين حال که معتقد است شرايط قانوني، اختصاص بودجه و تربيت نيروي انساني براي امور پژوهشي در کشور به سطح قابل قبولي رسيده است، در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره ميزان بهره بران مديران از دستاوردهاي پژوهشي در تصميم گيري ها، اين گونه مي گويد: متأسفانه هنوز هم تصميم هاي برخي مديران به ويژه در سطوح پايين تر بدون توجه به يافته هاي پژوهشي اتخاذ مي شود و برخي تصميم گيران کشور متقاعد نشده که دستاوردهاي پژوهشي پيش نيازي براي تصميم گيري است.دکتر دياني بر اين موضوع تأکيد مي کند که در اين زمينه پژوهشگران مقصر نيستند و در واقع اين مديران هستند که بايد از دستاوردهاي پژوهشي بهره ببرند.اما آن ها با طرح اين بهانه که پژوهش ها با نيازهايشان همخواني ندارد، از اين اقدام سرباز مي زنند.

برخي مديران خود را کارشناس تر مي دانند!

اين استاد دانشگاه در بخشي از اين گفت و گو لب به گلايه از برخي شاگردان مديرش هم باز مي کند و با انتقاد از برخي مديران که خود را از هر کارشناسي، کارشناس تر مي دانند، مي گويد: ميزان تحصيلات خيلي از مديران کشور، در حد کارشناسي است. اما متأسفانه اين افراد پس از اين که پول و قدرت تصميم گيري در اختيارشان قرار مي گيرد، استادان خود را فراموش مي کنند و بدون توجه به نظرات علمي تصميم گيري مي کنند.

۲ مشکل در پژوهش هاي دانشگاهي

وي در بخش ديگري از اين گفت و گو ۲ مشکل را در عرصه پژوهش هاي دانشگاهي نيز عنوان مي کند و آن اين که اولا با توجه به افزايش تعداد دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد و دکتري، يافتن موضوع هاي پژوهشي که قابليت تحقيق داشته باشد، مشکل شده است و ديگر اين که اين افزايش تقاضا به تأسيس مراکزي منجر شده است که در قبال دريافت وجه فعاليت هاي پژوهشي انجام مي دهند.به نظر دکتر دياني اين موارد معضلات مهمي در عرصه پژوهش کشور است که به هدر رفتن سرمايه هاي هزينه شده دولت در زمينه پژوهش در پي دارد و بايد براي رفع آن چاره اي انديشيده شود.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 17:3 | | لينک به اين مطلب
پنجشنبه ۲ دی ۱۳۸۹
گفت وگو با استاد قاسم سرويها به بهانه تجليل در جشنواره شعر دفاع مقدس استان
گفت وگو با استاد قاسم سرويها به بهانه تجليل در جشنواره شعر دفاع مقدس استان
 
... سرفراز از خسرو ملک خراسانم
 
خراسان رضوي - مورخ پنج‌شنبه 1389/10/02 شماره انتشار 17729

به اتاق که وارد مي شويم، بيش از هر چيز قفسه و کتاب هاي قديمي و تابلوهايي از تصاوير فرزندان شهيد خانواده خودنمايي مي کند. همسر استاد که در طول گفت وگو بارها با ستايش و ابراز محبت صميمي همسرش روبه رو مي شود، از ما استقبال مي کند.پيش از اين که گفت وگو را شروع کنيم، استاد يادي از ۲ فرزند شهيدش مي کند و با سخنان خود روحيه جوان و اميدوارش را در پس پرده سپيدي هاي سروروي و ضعف هاي جسمي حاصل از گذشت ۸۵ سال عمر نشان مي دهد. «خدا نعمت را بر من تمام کرده است. ۲فرزند شهيد، يک فرزند آزاده، همسر بسيار خوب، توفيق خدمت به حضرت علي بن موسي الرضا(ع) و... مگر من از اين دنيا چه مي خواهم. بزرگ ترين افتخار من و همسرم اين است که پدرومادر ۲ شهيد هستيم».به بهانه برگزاري چهارمين جشنواره شعر دفاع مقدس خراسان رضوي و تجليل از استاد قاسم سرويها پيشکسوت عرصه شعر استان، ساعاتي را ميهمان اين شاعر برجسته خطه خورشيد بوديم و با او هم کلام شديم.

استاد قاسم سرویها - عکس:غفوریان

خراسان: اولين شعرتان را در چه زماني سروديد و چگونه بود که به عرصه شعر وارد شديد؟

*به طور کامل و دقيق به ياد ندارم. ولي در همين حد به خا طرم هست که حدود ۱۵ سال داشتم. شبي در خانه به پدرم گفتم که مي خواهم براي خدا شعر بگويم. در آن زمان حتي نمي دانستم که به اين گونه شعر مي گويند شعر توحيدي. پدر نيز من را خيلي تشويق کرد و من هم همان شب شعري را سرودم. البته در حال حاضر متن اين شعر يادم نيست ولي مي دانم که سروده خيلي خوبي نبود. صبح روز بعد اين شعر را براي پدرم خواندم و او نيز خيلي من را تشويق کرد. بعد از مدتي هم به طور اتفاقي با جلسه هاي شعر استاد هاشمي آشنا شدم و در آن شرکت کردم.موضوع اصلي شعرهايي که در اين جلسه خوانده مي شد، سروده هاي مذهبي بود و معمولا اعضا در مدح ائمه اطهار(ع) اشعاري مي خواندند.بعد از مدتي با استاد آذر که از بزرگان جلسات شعر مشهد بود آشنا شدم و شعرهايم را برايش مي خواندم.او علاوه بر اين که شاعر و يک استاد خيلي خوب در زمينه شعر بود، انساني بسيار مومن، با معنويت، خوش اخلاق و مهربان نيز بود و شاعران و مداحان را خيلي تشويق مي کرد.در واقع اين تشويق هاي استاد آذر براي من و ديگر شاعران و مداحان بسيار ارزشمند و کارگشا بود.

خراسان: شما پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در فعاليت هاي مبارزاتي و... با رهبر معظم انقلاب همراه بوديد. کمي هم از رابطه تان با حضرت آيت ا... خامنه اي در آن سال ها بگوييد.

* در آن زمان حضرت آيت ا... خامنه اي در بعضي جلسه ها و به ويژه مسجد کرامت سخنراني مي کردند. به واقع سخنراني هاي ايشان براي همه اقشار جامعه راهگشا و مفيد بود و تاثير به سزايي داشت. در يکي از دوره هايي که حضرت آيت ا... خامنه اي در زندان رژيم بودند، من شعري را در مدح ايشان سرودم که هم اکنون در پشت جلد کتاب سروده هايم درج شده است.

آزادي اگر مي طلبي زين قفس تنگ

اي مرغ گرفتار بزن بال و پري چند

خراسان: چگونه شد که به سرودن شعر در حوزه دفاع مقدس روي آورديد؟

*من در سال هاي جنگ تحميلي هم زمان که مدير کل فرهنگ خراسان بودم، در جبهه نيز حضور پيدا مي کردم. البته با توجه به اين که توان رزمي براي جنگ نداشتم، همراه با آقاي اکبرزاده و چندنفر ديگر براي فعاليت هاي فرهنگي و تبليغي به جبهه ها مي رفتيم و براي رزمندگان برنامه سخنراني، شعرخواني و مداحي برگزار مي کرديم. در همان زمان من همچون برخي ديگر از شاعران برجسته کشور، سرودن شعر با موضوع دفاع مقدس را آغاز کردم.

خراسان: استاد! لطفا يکي از اشعارتان را در زمينه دفاع مقدس براي ما و مخاطبان روزنامه بخوانيد:

من آن خاک طلاخيز گهربار خوزستانم

چراغ پرفروغ نوربخش ملک ايرانم

براي دفع روباهي چو تو صدام تکريتي

هزاران در هزار شير خفته در نيستانم

تو مي نازي به آمريکاي بي فرهنگ بي وجدان

ولي من سرفراز از خسرو ملک خراسانم

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 17:3 | | لينک به اين مطلب
یکشنبه ۹ آبان ۱۳۸۹
آموزش و پرورش در شيوه انتخاب معلمان قرآن بازنگري کند
رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد در گفت و گو با خراسان:
 
آموزش و پرورش در شيوه انتخاب معلمان قرآن بازنگري کند
 
خراسان رضوي - مورخ یکشنبه 1389/08/09 شماره انتشار 17687
 
باورش خيلي سخت و دردناک است! اما متأسفانه در برخي موارد شاهد هستيم که دانش آموز دوره متوسطه و يا حتي دانشجوي کشورمان پس از سال ها تحصيل در نظام آموزشي يک کشور اسلامي، توان روخواني و روان خواني و شايد درک مفاهيم ارزشمند کلام وحي را ندارد. مشکل از کجا نشأت مي گيرد: آيا ايراد از دانش آموزان و دانشجويان است؟ يا شايد هم در نظام آموزشي، کتاب هاي درسي، نحوه تدريس معلمان و... کاستي هايي وجود دارد؟ براي رسيدن به پاسخ اين سوال ها به سراغ دکتر علمي رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد رفتيم و نظر او را درباره وضعيت آموزش قرآن کريم در نظام آموزشي کشورمان جويا شديم. دکتر محمد صادق علمي ضمن اين که تأکيد مي کند که دوره تحصيلي دانشگاه، زمان مناسبي براي آموزش قرآن نيست و يا به عبارت خودش «دانشگاه خيلي دير است»، چنين مي گويد: به نظر مي آيد مهم ترين نقش را در آموزش قرآن کريم معلمان بر عهده دارند و راه حل مشکلات نظام آموزشي ما در حوزه قرآن کريم، استفاده از معلمان آشنا به روش هاي نوين آموزش و توانمند در زمينه ايجاد برقراري ارتباط با دانش آموزان است.

رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد طي گفت و گويي با خبرنگار خراسان درباره مشکلات نظام آموزشي کشور در حوزه آموزش قرآن کريم، با تأکيد بر اين که مهم ترين نقش در آموزش را معلم بر عهده دارد، مي گويد: کتاب، جزوه، ابزارهاي کمک آموزشي و... همه در اين امر نقش ايفا مي کند، اما شکي نيست که وظيفه اصلي را معلم بر عهده دارد.

دکتر محمد صادق علمي موضوعي را عنوان مي کند که به گمان خودش در صورت حل شدن آن بخش زيادي از مشکلات آموزش قرآن کريم در نظام آموزشي کشور رفع مي شود.

او چنين مي گويد: متأسفم که اعلام کنم بر اساس آماري که گرفته ايم، بخش زيادي از معلمان قرآن استانمان توان قرائت قرآن کريم را به شيوه مطلوب ندارند و در همين حال مي خواهند قرآن را به دانش آموزان نيز آموزش دهند.

ساختار انتخاب معلمان قرآن اصلاح شود

وي در ادامه خواستار اصلاح ساختار انتخاب معلمان قرآن در آموزش و پرورش مي شود و تصريح مي کند: وزارت آموزش و پرورش بايد با تأسيس مراکز تربيت مدرس تخصصي قرآن کريم، معلمان توانمند در زمينه آموزش قرآن را تربيت کند و از آن ها بهره گيرد.دکتر علمي به تأسيس مراکز تربيت مدرس قرآن کريم وابسته به سازمان اوقاف و امور خيريه اشاره و عنوان مي کند: هم اکنون دانش آموختگان اين مراکز بهترين مدرسان قرآن کريم هستند که آموزش و پرورش نيز مي تواند براي آموزش قرآن در سطوح مختلف از اين افراد بهره ببرد.

يک پيشنهاد

او به وزارت آموزش و پرورش و ديگر متوليان اين امر پيشنهاد مي کند: با استفاده از استادان پيشکسوت و شايسته قرآن کريم، همچون حجت الاسلام و المسلمين قرائتي، نظام جامعي را در زمينه تربيت معلمان قرآن تدوين کنند.علمي اين موضوع را امري «اجتناب ناپذير» مي داند و تأکيد مي کند: اگر آموزش و پرورش قصد دارد دانش آموزاني قرآن دان تربيت کند، بايد اين بحث را در دستور کار قرار دهد.

قرآن قابل مقايسه با ديگر دروس نيست

رئيس دانشگاه علوم قرآني خراسان رضوي با تأکيد بر اين که قرآن قابل مقايسه با هيچ درس ديگري نيست، اين گونه توضيح مي دهد: اگر يک دانش آموز ديگر دروس را به خوبي ياد نگيرد، در زندگي دچار مشکل نمي شود. اما ناتواني فرد در زمينه روخواني و شناخت مفاهيم قرآن کريم بي گمان او را در زندگي روزمره دچار مشکل مي کند.دکتر علمي بسياري از مشکلات موجود در جوامع اسلامي را ناشي از همين موضوع مي داند و مي گويد: متأسفانه امروز قرآن در جهان اسلام حضور دارد ولي زندگي مردم و فرهنگ حاکم قرآني نيست.

دانشگاه دير است

وي همچنين در پاسخ به اين سوال که آموزش قرآن در مقاطع گوناگون تحصيلي بايد به چه صورتي باشد، چنين مي گويد: يک دانش آموز بايد تا سن ۹ سالگي روخواني قرآن کريم را ياد گيرد و در اين سن به فراگيري تجويد کلام وحي بپردازد. پس از آن هم بايد شخص به دنبال درک مفاهيم و معارف قرآن کريم باشد.

دکتر علمي دانشگاه را زمان مناسبي براي آموزش قرآن کريم نمي داند و تصريح مي کند: دانشگاه براي آموزش قرآن خيلي دير است.

وي به برخي تجربه هاي آموزش قرآن کريم در دانشگاه اشاره و عنوان مي کند: اين تجربه ها نشان داده است که نمي توان دانشجويان را به واسطه نمره و تکليف به کلاس قرآن کشاند.

ويژگي هاي يک معلم قرآن خوب

در پايان گفت و گو با رئيس دانشگاه علوم قرآني مشهد، اين سوال را مطرح مي کنيم که يک معلم قرآن فعال در نظام آموزشي بايد داراي چه ويژگي هايي باشد؟

دکتر علمي در پاسخ با بيان اين مطلب که انسان به طور طبيعي به دنبال زيبايي است، ابراز مي دارد: معلم قرآن بايد داراي ويژگي هايي باشد که تأثيرگذاري او بر مخاطب را افزايش دهد.

همچنين معلم قرآن بايد با شيوه هاي جديد تدريس آشنا و داراي اخلاق حسنه باشد.اين استاد قرآن کريم در اين زمينه بر نکته هاي ديگري نيز مانند لزوم برقراري ارتباط شايسته با مخاطبان، شناخت نيازهاي دانش آموزان در سنين گوناگون، نفوذ در دل هاي متعلمان و... تأکيد مي کند

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 12:33 | | لينک به اين مطلب
دوشنبه ۵ مهر ۱۳۸۹
وقتي خود را در بهشت احساس کردم
اميرکهتري در گفت وگو با خراسان:
 
وقتي امام از شکسته شدن حصر آبادان خوشحال شد خود را در بهشت احساس کردم
 
خراسان رضوي - مورخ دوشنبه 1389/07/05 شماره انتشار 17659

ورق زدن صفحات تاريخ ۸ سال جنگ تحميلي ما را در اولين روزهاي مهر سال ۶۰ به نقطه اي مي رساند که به اعتقاد بسياري از کارشناسان نظامي، نقطه عطف ۸ سال دفاع مقدس و زمينه ساز بسياري از پيروزي هاي رزمندگان اسلام در جنگ تحميلي بوده است. سال ۶۰ در اين روزها، رزمندگان لشگر ۷۷ خراسان به عنوان محور با همراهي چند يگان ديگر از سپاه و ارتش، عملياتي را با عنوان «ثامن الائمه(ع)» در منطقه آبادان انجام داد که در پايان به شکسته شدن حصر آبادان انجاميد. در تبيين اهميت اين عمليات تنها اشاره به ۲ نکته کافي است: فرمان تاريخي حضرت امام خميني(ره) مبني بر اين که «حصرآبادان بايد شکسته شود» و ديگري هم نام گذاري لشکر ۷۷ خراسان پس از پيروزي اين عمليات به عنوان لشکر ۷۷ پيروز ثامن الائمه(ع) توسط ايشان. امروز با گذشت ۲۹ سال از آن زمان به سراغ امير «منوچهر کهتري» يکي از فرماندهان اصلي عمليات ثامن الائمه(ع) رفتيم و در گفت وگويي حدودا يک ساعته، ضمن يادآوري خاطرات آن دوران، درس هاي دوران دفاع مقدس براي امروز را نيز از زبان اين فرمانده ارتش شنيديم.

picture by:m.hooshmand

نام امير «منوچهر کهتري» با عمليات ثامن الائمه(ع) و لشکر ۷۷ پيروز ثامن الائمه(ع) عجين شده است. او که در دوران جنگ تحميلي به عنوان فرمانده عمليات منطقه آبادان به خدمت گزاري در سرزمين داغ داغ ديده خوزستان مشغول بوده است، امروز خاطرات و حرف هاي شنيدني بسيار زيادي از ۸ سال دفاع غيرتمندانه غيور مردان اين سرزمين دارد. او پيش از گفت وگو با خبرنگار ما به رسم اداي احترام به هم رزمان سفر کرده اش، اين جملات را مي گويد:« سلام به آن هايي که از نفس افتادند تا ما از نفس نيفتيم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنيم. به خاک افتادند تا ما به خاک نيفتيم، سلام بر آن هايي که رفتند تا ما بمانيم».

خراسان: در ابتدا کمي درباره اهميت منطقه آبادان و عمليات بيت المقدس توضيح دهيد؟

آبادان قلب جنگ بود و تمام تلاش دشمن بر اين بود که اين قلب را از کار بيندازد. شما يک بررسي انجام دهيد که اگر دشمن آبادان را اشغال مي کرد، چه اتفاقي مي افتاد؟ صدام در اين صورت مي توانست اهواز، بندر امام و کل خوزستان را تصرف کند. او حتي نقشه جديد اين مناطق را هم تهيه کرده بود و مي خواست همان شرايطي را که در کويت ايجاد کرده بود، در اين منطقه هم ايجاد کند. توجه داشته باشيد که در آن زمان دشمن خرمشهر را اشغال کرده بود اما اگر آبادان را تصرف نمي کرد در اختيار داشتن خرمشهر هيچ سودي برايش نداشت.چرا که آن ها در خرمشهر در محاصره بودند و هيچ کاري نمي توانستند انجام دهند. آن ها نيامده بودند که آبادان را محاصره کنند. هدف اصلي دشمن اشغال آبادان بود. صدام به سپاهيانش گفته بود که بعد از گرفتن آبادان نياز نيست که سوخت و غذا با خود ببرند.چون آن جا همه چيز هست. دشمن يک بار در روز نهم و يک بار هم شب دهم آبان ماه حمله کرد تا آبادان را تصرف کند اما با مقاومت گردان ما (۱۵۳) که تنها گردان حاضر در اين منطقه بود، از رسيدن به هدفش باز ماند. من به ياد دارم در آن زمان فردي به نام «درياقلي» که اوراق فروشي ماشين داشت، به محل استقرار ما در مدرسه حضرت زينب(س) آمد و گفت که دشمن از بهمن شير گذشته و وارد نخل ها شده است. در پي اين موضوع ما خيلي سريع به دشمن حمله کرديم و قبل از غروب آن ها را به آن طرف بهمن شير عقب رانديم.

خراسان: لشکر ۷۷ چه زماني به طور کامل در آبادان مستقر شد و مراحل عمليات از طراحي تا اجراي آن به چه صورت بود.

لشکر ۷۷ در تاريخ ۲۲ اسفند ۵۹ از مناطق گوناگون جنگي جمع و به طور کامل در حوالي ماهشهر مستقر شد. تا قبل از آن تنها گردان ما در آبادان حضور داشت. درباره مراحل اجراي عمليات هم بايد بگويم که بعد از فرمان تاريخي حضرت امام خميني(ره) در ۱۴ آبادان ۵۹ مبني بر اين که «حصرآبادان بايد شکسته شود» اقدامات براي طرح ريزي اين عمليات انجام شد. در ابتدا بررسي هاي زيادي براي شناسايي وضعيت دشمن از لحاظ استقرار نيروها، سلاح، تجهيزات و... انجام شد. پس از آن طرح در لشکر ۷۷ تهيه شد و بعد از بررسي و رفع اشکال در چند جلسه توسط فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه اروند به تصويب رسيد. در پي تصويب اجراي اين طرح بحث ها بر سر نام آن مطرح شد و با توجه به اين که لشکر ۷۷ خراسان با ۵ تيپ به عنوان محور اين عمليات حضور داشت، عنوان «ثامن الائمه(ع)» براي آن انتخاب شد. البته اين اولين عمليات مشترک سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس بود که علاوه بر لشکر ۷۷، تيپ ۳۷ زرهي شيراز، ۲ گردان تانک از قزوين و... هم در آن حضور داشتند اجراي عمليات نيز ۳۰ دقيقه بعد از نيمه شب ۵ مهر ماه سال ۶۰ آغاز شد. در اين عمليات ۳ تيپ به صورت ۳ ضلع مثلث قرار گرفته بودند و هدف هم مرکز مثلث بود. اين نشان مي دهد که طرح ريزي آتش در عمليات چقدر سخت بوده است. چرا که نيروها بايد از ۳ ضلع به سمت مرکز حمله مي کردند و در عين حال نبايد يکديگر را مورد هدف قرار مي دادند. عمليات تا ساعت ۱۰ صبح به طول انجاميد و در اين زمان دشمن به طور کامل در منطقه منهدم شد.

خراسان: از تاکيد حضرت امام (ره) درباره شکسته شدن حصرآبادان به عنوان نقطه عطف و وجه تفاوت «ثامن الائمه (ع)» با ديگر عمليات ۸ سال دفاع مقدس ياد مي شود. تاثيرات سياسي، نظامي و مذهبي اين پيام امام(ره) به عنوان ولي فقيه زمان بر رزمندگان ما چگونه بود؟

  در وهله اول بايد بگويم که اين پيام حضرت امام خميني(ره) نشان از درايت ايشان و ميزان آشنايي شان با شرايط و نيازهاي جبهه ها بود. من به ياد دارم که يک شب ۲ هواپيماي عراقي به سمت قرارگاه ما در آبادان آمدند و چند خانه را بمباران کردند. در همان شب «احمدآقا» فرزند حضرت امام (ره) با من تماس گرفتند و توضيحات کاملي در زمينه اين ماجرا گرفتند. بعد از ارائه توضيحات به من گفتند که حضرت امام(ره) تمام حرف هاي ما را شنيدند. اين نشان مي دهد که امام(ره) در جريان تمام مسائل جنگ بودند. درباره اين فرمان هم ما بايد توجه داشته باشيم که در طول ۸ سال دفاع مقدس ۱۰۱ عمليات انجام شد، اما در هيچ يک از آن ها حضرت امام(ره) نفرمودند که «بايد» پيروزي حاصل شود.صدور اين پيام به دليل اهميت ويژه منطقه آبادان در شرايط جنگ بود که امام خميني(ره) بيش از هر فردي از آن آگاهي داشتند. اهميت اين منطقه آن قدر بود که صدام فرمانده اي را که موفق نشده بود آبادان را اشغال کند، اعدام کرد. هم چنين اين يک فرمان نظامي صرف از طرف فرمانده کل قوا نبود. بلکه يک امري بود که از طريق مرجع تقليد ابلاغ مي شد. به همين دليل در افزايش انگيزه نيروها بسيار تأثيرگذار بود.بچه ها کاري کردند که دل حضرت امام(ره) را شاد کنند و لبخند زيباي ايشان را ببينند.

خراسان: امام خميني(ره) بعد از پيروزي اين عمليات هم در پاسخي به تلگرام فرماندهان عمليات از اين مهم به عنوان «فتحي بزرگ» ياد کردند. شنيدن خبر اين موضوع و شادي حضرت امام(ره) چه حسي در شما ايجاد کرد؟

 اگر از من بپرسيد که مي گويم در آن لحظه دقيقا در وسط بهشت بودم. نه تنها من بلکه تمام بچه ها چنين احساسي داشتند. شهيد فلاحي بعد از عمليات به من گفت که ۳ شب مي گذرد که نخوابيده است.گفتم: چرا؟ گفت: «شب اول در فکر اين بودم که اگر پيروز نشويم چه مي شود و نخوابيدم». توجه داشته باشيد پيروز شدن در اين عمليات تبعات بسيار زيادي براي ما داشت. حرف امام(ره) زمين مانده بود. علاوه بر اين ما يک سوژه شديد تبليغاتي در اختيار دشمن گذاشته بوديم و هم چنين آبادان هم در اشغال دشمن مانده بود.شهيد فلاحي در ادامه گفت: «شب دوم را از خوشحالي انجام عمليات نخوابيدم و در شب سوم از شوق گفتن خبر پيروزي به حضرت امام خميني(ره) و ديدن خنده شوق ايشان خوابم نبرد.

خراسان: تأثير عمليات ثامن الائمه(ع) بر ادامه روند جنگ را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

 عمليات ثامن الائمه(ع) جريان ساز عمليات هاي دفاع مقدس بود. اين اولين عملياتي بود که بر خلاف تمام تبليغات دشمن به همگان اثبات کرد که ما مي توانيم. ما ديديم که بعد از اين عمليات، عمليات هاي گوناگوني هم چون طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس و... اجرا شد.

خراسان: امير! با توجه به معادلات نظامي و شرايط تجهيزاتي نيروهاي ما و دشمن آيا پيش بيني مي کرديد که در اين زمان کوتاه بتوانيد حصر آبادان را بشکنيد؟ هم چنين دلايل اين پيروزي چه بود؟

عمليات نظامي مقوله اي است که تا قبل از به نتيجه رسيدن هيچ کس نمي تواند آن را پيش بيني کند. يک عمليات شامل چند مرحله مهم طرح ريزي تعيين يگان و مسير، شناسايي دقيق و... است. در عمليات ثامن الائمه(ع) همه اين مراحل به خوبي انجام شد و علاوه بر اين هماهنگي خوبي نيز بين نيروهاي سپاه و ارتش وجود داشت که منجر به پيروزي ما شد.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 14:47 | | لينک به اين مطلب
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۹
شب و روز مي نويسم؛ چون عاشقم
کاتب بزرگ ترين قرآن کريم جهان در گفت و گو با خراسان:
 
شب و روز مي نويسم؛ چون عاشقم
 
خراسان رضوي - مورخ پنج‌شنبه 1389/06/18 شماره انتشار 17645
 

خط است و نقش و رنگ؛ دردل خطوطي آسماني. استاد وضو مي گيرد و آماده نوشتن مي شود. پشت ميزش که مي نشيند، «بسم ا...» مي گويد و قلم را از قلمدان خارج مي کند. وقتي نوک تيز و ظريف قلم به مرکب آغشته مي شود، استاد کار را آغاز مي کند. کاري بزرگ و ارزشمند، شروع مي کند به نوشتن. مي گويد: شب و روز مي نويسم؛ چون عاشقم. استاد کمربند همت را محکم بسته است. او شب و روز مي نويسد تا بزرگ ترين قرآن کريم جهان را کتابت کند. در اين راه مشکلات و سختي ها برايش معنا ندارد. گرد و غبار سپيد تجربه که روي سر و صورتش خودنمايي مي کند، حکايت از سال ها کار و تلاش مردي دارد که خطه خورشيد را به عشق خوش خط شدن ترک کرده است و امروز بار ديگر به سرزمين مادري بازگشته است و در پي کسب افتخاري بس بزرگ و گران قدر براي شهر و ديار خودش است.

استاد «علي اکبر اسماعيلي قوچاني» يکي از خوشنويسان برجسته خراسان رضوي است که از عيد غدير سال گذشته همت بر کاري بزرگ و ارزشمند گماشته است. او که از اولين روزهاي يادگيري خواندن و نوشتن، با هنر خطاطي مانوس شده، هم اکنون پس از سال ها تلاش و تجربه دوران بازنشستگي خود را به کتابت بزرگ ترين قرآن کريم جهان اختصاص داده است. او که در قوچان متولد شده، پس از پايان تحصيلات دوره متوسطه به مشهد مهاجرت کرده است و پس از گذشت چند سال نيز با زندگي در پايتخت، به عضويت انجمن خوشنويسان ايران درآمده و دوره هاي تکميلي خوشنويسي را گذرانده است. استاد اسماعيلي تاکنون در بسياري از شهرهاي ايران و کشورهاي پاکستان، سوريه، ترکيه، لندن و بلغارستان نمايشگاه برگزار کرده است.

خراسان: آقاي اسماعيلي! استادان شما در زمينه خوشنويسي چه کساني بودند؟ 

* زماني که در قوچان حضور داشتم، استادم مرحوم عبدالحسين توفيقي بود. بعد هم که به عضويت انجمن خوشنويسان درآمدم، در کلاس استاداني هم چون سيد حسن ميرخاني و احمد نجفي زنجاني حضور پيدا کردم.

خراسان: چه شد که به فکر کتابت قرآن کريم افتاديد؟ 

* من از سال ۵۲ به فکر اين کار افتادم و همان زمان کتابت قرآني با ابعاد کوچک تري از اين قرآن را در تهران شروع کردم. اما متاسفانه به دلايلي موفق نشدم کار را به اتمام برسانم. بعد از آن نيز يک بار ديگر کتابت قرآني با همين ابعاد را در مشهد شروع کردم که آن هم به سرانجام نرسيد. اما اين بار بعد از بازنشسته شدن قصد کردم که بقيه عمرم را وقف اين کار کنم و از همين رو کتابت اين قرآن را شروع کردم.

خراسان: ويژگي هاي ظاهري اين قرآن چيست؟ 

اين قرآن داراي ۷۰۰ صفحه است و اندازه آن نيز ۵/۲ متر در ۷۵/۱ متر است. براي هر جزء اين قرآن کريم از يک نوع تذهيب استفاده شده و هر سوره نيز داراي يک «بسم ا... الرحمن الرحيم» با طرحي خاص است.

خراسان: از چه خطي براي کتابت اين قرآن استفاده شده است؟

* در اين قرآن از ۲ نوع خط استفاده شده است به اين ترتيب که خط اول، وسط و آخر هر صفحه ثلث و ديگر خطوط صفحه نسخ است.

خراسان: چند نفر در انجام اين کار با شما همکاري مي کنند؟ 

* افرادي که در کتابت اين قرآن با من همکاري مي کنند به صورت مستمر حضور ندارند. در مجموع حدود ۲۰ هنرمند هستند که کار تذهيب صفحات را انجام مي دهند. البته کار خطاطي تمام قرآن را خودم انجام مي دهم.

خراسان:  تاکنون اين کار چه ميزان پيشرفت داشته است و فکر مي کنيد که چه زماني به پايان برسد؟

* تاکنون کار کتابت ۸۰ صفحه و تذهيب ۲۰ صفحه از قرآن انجام شده است. من نمي توانم زمان مشخصي را براي پايان کار اعلام کنم. چرا که در حال حاضر با مشکل کمبود بودجه مواجه هستيم و نمي توانيم هزينه هاي کار را تامين کنيم.

خراسان:  کسي در اين زمينه به شما کمک کرده است؟

* شهرداري قوچان ۳ ميليون تومان و آقاي لاريجاني ۵ ميليون تومان براي کتابت اين قرآن کمک کرده اند. ولي مجموع اعتبار مورد نياز ما ۷۰۰ ميليون تومان است.

خراسان: آقاي قوچاني! به نظر شما کتابت قرآن کريم با ديگر قالب هاي هنر خوشنويسي چه تفاوتي دارد؟ 

* اصولا خواندن و نوشتن قرآن لذت بخش است. من اين کار را با عشق انجام مي دهم. شب و روز مي نويسم. از بعد نماز صبح کارم را شروع مي کنم و تا پاسي از شب ادامه مي دهم. خيلي از دانش آموزان از مشق نوشتن فرار مي کنند ولي من با تمام وجود اين کار را انجام مي دهم.

خراسان: هنر خطاطي روي هنرمند خوش نويس چه تاثيري مي گذارد؟

* به نظر من خوشنويسي يک هنر متفاوت است. وقتي مي نويسم «ادب آداب دارد» در وهله اول خودم بايد اين را ياد بگيرم و به آن عمل کنم. يک هنرمند خطاط زماني که مي خواهد اثري را ايجاد کند بايد يک حرف «خوب» بنويسد. حرف زشت را که نبايد نوشت. بنابراين من وقتي مي خواهم يک خط حرف خوب بنويسم بايد چند صفحه کتاب مطالعه کنم که اين باعث مي شود يک هنرمند خوشنويس از ميزان بالاي مطالعه برخوردار باشد.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 14:2 | | لينک به اين مطلب
شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۹
غفلت مسئولان از ظرفيت هاي ويژه قرآني در مشهد

محمد مشمول نفر اول مسابقات بين المللي قرآن ليبي در گفت و گو با خراسان عنوان کرد:

 
غفلت مسئولان از ظرفيت هاي ويژه قرآني در مشهد
 
خراسان رضوي - مورخ شنبه 1389/06/13 شماره انتشار 17640

 
«محمد مشمول قاري ممتاز ارتش جمهوري اسلامي ايران و دارنده رتبه نخست مسابقات سراسري نيروهاي مسلح در سال هاي ۸۴، ۸۵ و ۸۸ مقام اول رقابت هاي بين المللي قرآن ليبي را کسب کرد.»اين خبري بود که در آخرين روزهاي مهر سال قبل روي خروجي خبرگزاري ها قرار گرفت و بر صفحه روزنامه ها نقش بست.البته اين براي اولين بار نبود که يک جوان مشهدي در عرصه مسابقات بين المللي قرآن حائز رتبه مي شد. بيش از اين نيز قاريان برجسته اي از اين سرزمين هم چون سعيد طوسي، جواد پناهي، حامد شاکر نژاد و... نيز توانسته بودند در مسابقات بين المللي مقام هايي را کسب کنند.در ماه مبارک رمضان فرصتي فراهم شد تا در گفت و گو با «محمد مشمول» ضمن آشنايي بيش تر با اين قاري مشهدي، وضعيت فعاليت هاي قرآني در پايتخت معنوي ايران را نيز بررسي کنيم. او معتقد است: با وجود ظرفيت و جايگاه ويژه اي که مشهد در عرصه قرآن دارد، توجه مناسبي به فعاليت هاي قرآني اين شهر نشده است.

«محمد مشمول» که از ۱۱ سالگي با شرکت در کلاس هاي تابستاني قرآن، به عرصه فراگيري تلاوت کلام وحي وارد شده است، هم اکنون به عنوان يکي از برجسته ترين قاريان کشور شناخته مي شود و با کسب مقام هاي اول مسابقات بين المللي قرآن ليبي، مسابقات قرآن نيروهاي مسلح در سال هاي ۸۴، ۸۵ و ۸۸، مسابقات قرآن سازمان تبليغات اسلامي، ۲ دوره مسابقات دانش آموزي و... شهرتي جهاني يافته است.اين قاري جوان مشهدي در راه يادگيري قرآن کريم از کلاس استاداني هم چون حاج حميد غلامي، سعيد طوسي، سيد مجتبي سادات فاطمي، هاشم روغني، جواد مسگري و... بهره ها برده است.

خراسان: براي شروع گفت و گو کمي درباره مسابقات ليبي صحبت کنيد و بگوييد که به نظر شما در حال حاضر ايران از نظر قرائت قرآن کريم در بين کشورهاي اسلامي داراي چه جايگاهي است؟

 اين موضوع روشن است که کشور ما طي سال هاي گذشته در زمينه هاي قرآني در بخش هاي گوناگون قرائت، حفظ، تفسير و... رشد بسيار قابل توجهي داشته است. در عرصه مسابقات بين المللي نيز طي اين سال ها وجهه کشور جمهوري اسلامي ايران بسيار خوب و ممتاز بوده است. بيشتر نماينده هايي که از کشور ما به مسابقات گوناگون قرآن کريم اعزام مي شوند، موفق هستند و رتبه هاي گوناگوني کسب مي کنند. البته در مسابقات بين المللي بحث هاي سياسي نيز تأثيرگذار است و بعضي از اوقات حق قاري ها آن طور که بايد داده نمي شود. ولي اگر قاري قوي و آماده باشد، در هر صورت نتيجه مي گيرد. درباره مسابقات کشور ليبي هم بايد بگويم که من پس از کسب رتبه سوم مسابقات ملي اوقاف در کردستان براي اعزام به اين مسابقات انتخاب شدم. اين رقابت ها که با عنوان «جايزه الفاتح العالميه» در سطح بين المللي برگزار مي شود، جزو قديمي ترين مسابقات قرآن کريم است. اين دوره از مسابقات نيز از نظر تعداد قاريان و کشورهاي شرکت کننده از سطح بسيار بالايي برخوردار بود، به طوري که قاريان مطرحي از کشورهاي صاحب نامي هم چون مصر، مراکش، عراق، اندونزي و... شرکت کرده بودند.

خراسان: شما فعاليت هاي قرآني را از دوره دانش آموزي آغاز کرديد و هم اکنون هم به عنوان داور در مسابقات دانش آموزي حضور داريد. به نظرتان وضعيت فعلي فعاليت هاي قرآني در آموزش وپرورش چگونه است؟

خوشبختانه بحث قرآن در کشور ما ديگر از حالت رکود و آماتور خارج شده است. فعاليت هاي آموزش وپرورش نيز خيلي بهتر شده است و مسابقات هر سال ازلحاظ شرکت کنندگان، برگزارکنندگان و سطح برگزاري حرفه اي تر مي شود.

خراسان: وضعيت فعاليت هاي قرآني در مساجد چگونه است؟

اين که جلسه هاي گوناگون قرآني در مساجد و حتي منازل برگزار مي شود و مردم ما با عشق وعلاقه اي که به قرآن دارند در اين فعاليت ها شرکت مي کنند، يک بحث جداگانه است.ولي من فکر مي کنم در حال حاضر به نهادي نياز داريم که خود را مسئول اصلي فعاليت هاي مختلف قرآني بداند و اين برنامه ها را در کشور مديريت کند.

خراسان: مرکز توسعه و ترويج فعاليت هاي قرآني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نتوانسته است اين مشکل را حل کند؟

اين مرکز به تازگي تشکيل شده است. تنها تشکيل يک مرکز کافي نيست.بايد فعاليت شود و فعاليت هم به اعتبار و هماهنگي بين سازمان ها و اداره ها نياز دارد. در حال حاضر سازمان هاي مختلفي در زمينه فعاليت هاي قرآني کار مي کنند. به نظر من اگر همه اين سازمان ها به صورت واحد کار کنند، نتيجه خيلي بهتر و زودتر حاصل مي شود. در مساجد هم در قالب کانون هاي فرهنگي هنري و... کلاس ها و جلسه هاي قرآني برگزار مي شود، ولي با توجه به تهاجم فرهنگي دشمن و اقدام هايي که عليه اسلام و قرآن انجام مي شود، نياز است که اين فعاليت ها خيلي پررنگ تر شود. بايد جوانان و نوجوانان و کودکان ما روزبه روز بيشتر به قرآن احساس نياز کنند و ضروري است که بچه هاي ما از سنين کودکي با فعاليت هاي قرآني آشنا شوند.کلاس هاي قرآن، برگزاري جلسه ها و... همه نيازمند فعاليت و حمايت بيشتر دستگاه هاي اجرايي و مسئولان است.

خراسان: مشکلات و موانع موجود بر سر راه پيشرفت فعاليت هاي قرآني در خراسان رضوي و مشهد چيست؟

مشهد يکي از قطب هاي قرآني کشور است. فعاليت هاي قرآني در اين شهر به برکت وجود بارگاه ملکوتي امام رضا(ع) و علاقه اي که مردم دارند، خيلي زياد است و خوشبختانه ما کمبود جلسه و ديگر برنامه هاي قرآني را احساس نمي کنيم.اما برخلاف مشهد اين نياز و کمبود در ديگر شهرستان ها کاملا احساس مي شود.

خراسان: همه به اين موضوع اقرار دارند که مشهد از جايگاه بسيار برجسته اي در عرصه فعاليت هاي قرآني کشور برخوردار است. به نظر شما توجه به فعاليت هاي قرآني اين شهر در خور اين جايگاه ويژه بوده است؟

نه، اين موضوع که همه امکانات در پايتخت متمرکز شده يک امر بديهي و انکارناپذير است. وجود اين فعاليت هاي قرآني در مشهد به برکت وجود امام رضا(ع) و علاقه مردم است. اما توجه مسئولان و ميزان اعتبارات براي فعاليت هاي قرآني مشهد مناسب نيست. اين در حالي است که مشهد از سابقه بسيار زيادي در عرصه فعاليت هاي قرآني برخوردار است. ما حداقل ۲۰ قاري بين المللي ممتاز داريم. اين ظرفيت ويژه نيازمند توجه بيشتر مسئولان است. البته همان طور که گفتم فعاليت ها طي سال هاي اخير و به خصوص با تشکيل مرکز توسعه و ترويج فعاليت هاي قرآني بسيار بهتر شده است ولي هنوز هم جاي کار وجود دارد. بايد توجه داشته باشيم ما در مشهد علاوه بر اهالي شهر، سالانه ۲۰ ميليون زائر هم داريم که مي توان برنامه هاي گوناگوني براي آن ها اجرا کرد.

خراسان: آقاي مشمول! مانوس بودن با قرآن چه تاثيري در ديگر عرصه هاي زندگي تان گذاشته است؟

من همه زندگي ام را از قرآن دارم. آبرو، اعتبار، احترام و... همه اين ها به برکت قرآن است. در محل کار و زندگي همه با ديد متفاوتي به کسي که مانوس با قرآن است نگاه مي کنند. البته اين موضوع وظيفه ما را نيز سنگين تر مي کند. چرا که مردم به يک قاري قرآن به عنوان الگو نگاه مي کنند و انتظار خطا و اشتباه از او ندارند. ما بايد طوري رفتار کنيم که الگوي مناسبي براي افراد جامعه باشيم.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 14:42 | | لينک به اين مطلب
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
آموزه هاي قرآن کريم براي يک پزشک
در گفت و گو با دکتر آخونديان قاري قرآن مشهدي عنوان شد
 
آموزه هاي قرآن کريم براي يک پزشک
 
خراسان رضوي - مورخ چهارشنبه 1389/05/27 شماره انتشار 17627

قرار ما براي مصاحبه راس ساعت ۱۰ صبح در دفتر رياست بيمارستان قائم(عج) بود. طي تماس تلفني قبلي زمان و مکان مصاحبه را هماهنگ کرده بوديم. اما مسئله مهم تر از زمان و مکان، موضوع مصاحبه بود. ما به سراغ رئيس بيمارستان قائم(عج) نرفتيم که مسائل درماني، کمبودهاي بيمارستان، مشکلات بيماران و... را مطرح کنيم، بلکه هدف ما از اين گفت و گو، شنيدن حرف هاي يک قاري برجسته قرآن کريم و نفر منتخب همايش تجليل از خادمان، قاريان و مؤذنان قرآن کريم خراسان رضوي بود. البته گفت و  گوي ما با دکتر «جواد آخونديان»، رئيس بيمارستان قائم(عج) تنها به بحث درباره مباحث قرآني محدود نشد و اشارات دکتر در بخش هاي مختلف مصاحبه به مسائل مرتبط با حرفه پزشکي و قرآن حال و هواي ديگري به اين گفت و گو بخشيد.

عکس:میثم دهقانی

 دکتر «جواد آخونديان» فوق تخصص اعصاب کودکان و رئيس بيمارستان قائم(عج) ، يکي از قاريان برجسته قرآن کريم استان خراسان رضوي است. او که تلاوت قرآن کريم را با حضور در جلسه هاي قرآن گوناگون فرا گرفته، موفق شده است در مسابقات گوناگون استاني و کشوري مقام هايي را کسب کند.

خراسان: فراگيري قرآن را از چه سني شروع کرديد و روند پيشرفتتان در عرصه هاي قرآني، تحصيل و پزشکي چگونه بود؟

*  من يادگيري قرآن را از حدود ۵ سالگي در محضر پدربزرگم که روحاني بود، شروع کردم. پس از آن هم در ۷ سالگي در کلاس هاي شهيد تدين شرکت کردم و اصول، عقايد، احکام و قرآن را فرا گرفتم. شهيد تدين براي آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان بسيار تلاش مي کرد و من هر زماني که مي خواهم درباره قرآن صحبت کنم، خود را ملزم مي دانم از اين استاد بزرگوار يادي کنم. او صبح هاي جمعه با ميني بوسي که داشت به دنبال بچه ها مي آمد و آن ها را به مسجد مي برد و در کنار ارائه آموزش هاي قرآن، احکام و... براي بچه ها قصه هاي قرآني تعريف مي کرد. به خاطر دارم به نکته هايي اشاره مي کرد که هيچ پدر و مادري آن را براي بچه اش نمي گفت. پس از آن هم در مدرسه تلاوت قرآن را ادامه دادم، در جلسه هاي گوناگون شرکت کردم و در مسابقات نيز مقام هايي به دست آوردم. در زمينه تحصيل هم پس از گذراندن دوران دبيرستان وارد دانشگاه شدم و در نهايت در مقطع فوق تخصص رشته اعصاب کودکان دانش آموخته شدم. بعد از آن هم به طبابت، تحصيل در دانشگاه و... پرداختم.

خراسان: استادان قرآن شما چه کساني بودند؟

* من براي تلاوت قرآن کريم استاد خاصي نداشتم. ولي سعي مي کردم با شرکت در جلسه هاي گوناگون قرآن کريم ايرادهاي قرائتم را رفع کنم. در اين راه هم به توصيه هايي که هر فردي چه کوچک و چه بزرگ به من مي کرد، توجه مي کردم و در واقع هر کسي که به من قرآن ياد داده، استاد من است.

خراسان: ديدگاه شما نسبت به قرائت قرآن کريم چيست؟ آيا قرائت قرآن يک هدف است؟ 

* به نظر من براي اين که انسان بخواهد ورود به مباني قرآن داشته باشد، بايد بتواند در مرحله اول قرآن را به درستي بخواند. اگر هم با لحن خوش باشد هم براي خود خواننده و هم براي شنوندگان لذت بخش خواهد بود. بنابراين صداي خوب مي تواند در پذيرش محتواي صدا هم نقش به سزايي داشته باشد. ما در حال حاضر در زمينه تلاوت و حفظ قرآن کريم پيشرفت هاي خيلي خوبي داشته ايم. علاوه بر اين بايد عمل به قرآن هم داشته باشيم. اگر عامل به قرآن زياد باشد، خيلي از مشکلات حل مي شود. من فکر مي کنم خيلي از مشکلاتي که ما در حال حاضر با آن درگير هستيم، به دليل بي توجهي به همين اصولي است که همه به ظاهر آن را قبول داريم.

خراسان: تاثير قرآن در عرصه هاي گوناگون زندگي تان چگونه بود؟

* شايد ضرورت نداشته باشد برخي از نکته ها عنوان شود ولي بالاخره هميشه سعي کردم به ياد خدا باشم. خيلي از اوقات بيماراني را به من ارجاع مي دهند که مي بينم بيماري شان لاعلاج است. مي فهمم که کاري از دستم برنمي آيد، يا اين که هر کاري که مي توانم انجام مي دهم ولي ديگر بيش از اين چيزي ياد ندارم. يا حتي در کل دنيا نسبت به اين بيماري کار بيشتري نشده است. در اين شرايط است که انسان حداقل درک مي کند که کاره اي نيست. بعضي وقت ها مي گويم، «دوا نزد ماست، شفا نزد خداوند است»، اما واقعيت اين است که دوا هم نزد خداست. بايد بگويم همه چيز دست خداست. حالا گاهي هم ما نسخه اي مي نويسيم و بيمار خوب مي شود و ما را دعا مي کند، اين خوب است ولي نبايد باعث شود که ما به خود مغرور شويم بنابراين من هميشه خدا را شاکر و سپاس گزارم که قرآن مي خوانم. اميدوارم که بتوانم به آن عمل کنم.

خراسان: دکتر آخونديان منهاي قرآن چه مي شود؟ 

* (چند لحظه سکوت) منهاي قرآن...! اگر آدم قرآن را اصلا در نظر نگيرد، به يک موجود علمي صرف تبديل مي شود و در اين حالت اتصال به مبدأ ديگر مطرح نيست و اهداف انسان هم ممکن است تغيير کند. بنابراين دوست ندارم درباره اين موضوع صحبت کنم!

خراسان: ابتداي صحبت هايتان گفتيد که تلاوت قرآن دروازه اي براي ورود به مفاهيم و عمل به قرآن است. با توجه به اين امر رفتار يک قاري قرآن بايد چگونه باشد؟

* اين که ما انتساب داريم به قرآن و مي گوييم قاري يا حافظ قرآن هستيم باعث مي شود که خيلي از نکات را رعايت کنيم و شايد خيلي از رفتارهاي عادي را يک قاري نتواند انجام دهد، يا تاثيرگذاري بسياري از رفتارهاي ناشايست روي جامعه زماني که در يک قاري قرآن مشاهده شود، به مراتب بيشتر باشد. همين امر براي ما بس است که بگويند: «تو که قاري قرآن هستي چرا اين کار را مي کني؟ » 

خراسان: يکي از درس هايي را که از قرآن کريم براي کار در حرفه پزشکي گرفتيد، برايمان بگوييد.

* من هميشه معتقدم انسان بين «خوف» و «رجا» زندگي مي کند خوف از عقاب و اميد به الطاف پروردگار. ما خيلي وقت ها در حرفه پزشکي عاقبت افراد را نمي دانيم. اما مي گوييم که مثلا همين که عنوان شود فلاني ۴ سال ديگر بيشتر زنده نيست، اين موضوع اميد به زندگي را براي فرد از بين مي برد. اما از طرف ديگر هم خداوند متعال هيچ وقت عاقبت انسان ها را مشخص نکرده است. ممکن است ما هم لحظه اي ديگر نباشيم. به همين دليل من هيچ وقت به بيمارانم نمي گويم که شما به عنوان مثال چند سال ديگر زنده هستيد. وظايف و مشکلات را به آن ها مي گويم. اما نکته اي که از اين موضوع فهميدم اين است که ما بايد بدانيم همه چيز در کتاب ها نوشته نشده است و بسياري از نکات هم ممکن است تغيير کند. بارها شده است که من حدس زده ام بيماري يک سال ديگر بيشتر زنده نيست ولي بعد از ۲ سال همان بيمار به من مراجعه کرده است. بايد بدانيم که همه چيز با علم حل نمي شود و ما پزشک ها هم همه چيز را نمي دانيم.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 13:53 | | لينک به اين مطلب
سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۹
مصلحي: احساسات من با نت ها بازي مي کند
گفت و گوي خراسان با يک هنرمند روشن دل خطه خورشيد:
 
مصلحي: احساسات من با نت ها بازي مي کند
 
خراسان رضوي - مورخ سه‌شنبه 1389/05/12 شماره انتشار 17614
 

نواي دلنشين «محمد مصلحي» را در همايش ها و برنامه هاي متعددي شنيده ام. ميزان تأثيرگذاري صداي اين هنرمند روشن دل بر مخاطبان هميشه برايم جالب بوده است.زماني که در مجلسي مي خواند، کمتر مستمعي است که با شنيدن نواي ساز و صوت دلنشين او اشکش روان نشود.خودش دليل اين تأثير گذاري را اين گونه شرح مي دهد:«من تا زماني که در حال و هواي شعرم قرار نگيرم، نمي توانم احساسات مخاطب را برانگيزانم».او که نداشتن موهبت بينايي را از يک تهديد به فرصتي براي توسعه کارش تبديل کرده، تنها آرزويش اين است که در لحظه مرگ در حال خواندن براي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) باشد.

 «محمد مصلحي» يکي از جوانان روشن دل سرزمين خورشيد است که با وجود نداشتن قدرت بينايي موفق شده است در زمينه موسيقي به موفقيت هاي زيادي دست پيدا کند.او که سال ۵۵ در روستاي «علي آباد کشمر» شهرستان بردسکن متولد شده، اکنون شهرتي بين المللي يافته و در برنامه هاي گوناگوني در کشورهاي مختلف جهان به صورت زنده اجرا داشته است.

عکس:کرمانی

خراسان: از چه سني به موسيقي علاقه مند شديد و روند کارتان تا رسيدن به اين مرحله چگونه بود؟

 من از حدود ۵ سالگي به موسيقي علاقه مند شدم. اما با توجه به اين که آن موقع در شهر ما امکانات لازم وجود نداشت، نمي توانستم استعدادهايم را شکوفا کنم. ولي بعد از اين که در سن ۱۱ سالگي، با توجه به کاهش قدرت بينايي ام، براي ادامه تحصيل به شهر تهران رفتم، شرايط براي شروع فعاليت حرفه اي در زمينه موسيقي برايم فراهم شد. به اين ترتيب من هم زمان که در مدرسه نابينايان شهيد محبي تهران درس مي خواندم، دوره هاي موسيقي سنتي و کلاسيک را نيز گذراندم. پيشرفت من در موسيقي به حدي بود که بعد از گذشت کمتر از ۳ سال، در سن ۱۳ سالگي در مراسم گوناگون به صورت زنده برنامه اجرا مي کردم. پس از آمدن به مشهد هم به کارم ادامه دادم.

خراسان: موسيقي را با چه سازي شروع کرديد؟

 سازهاي اصلي من که در همان دوران کودکي با آن ها کار مي کردم ضرب و دف بود. بعد از سفر به تهران علاوه بر اين ۲ ساز، علاقه مند بودم که نوازندگي با ساز سنتور را هم ياد بگيرم.اما با توجه به اين که اين ساز ۷۲ سيم دارد، گمان مي شد که نواختن آن نيازمند بينايي است و من نمي توانم اين کار را انجام دهم. ولي بر خلاف اين باور من موفق شدم با وجود نداشتن قدرت بينايي، نوازندگي با اين ساز را بياموزم. پس از آن نيز کار با سازهاي پيانو، کيبورد و... را به ترتيب شروع کردم و خوشبختانه در نواختن آن ها هم موفق بودم. جالب اين که در حال حاضر در دنيا من تنها کسي هستم که مي تواند ۲ ساز کيبورد و ني را به صورت هم زمان بنوازد.

خراسان: هيچ گاه احساس نکرديد نداشتن قدرت بينايي سدي در برابر ادامه راهتان است؟

 نه تنها احساس نکردم که مانعي در برابر راهم است، بلکه اين موضوع به زمينه اي براي رونق کار و پيشرفتم تبديل شد! دليل اين موضوع اين بود که من قدرت بينايي ام را به يک باره از دست ندادم و کم کم طي چند سال نابينا شدم. به همين دليل اين امر تأثير چنداني بر زندگي روزمره من نداشت ولي شرايطي را فراهم کرد که بتوانم با تمرکز بيشتري به کار موسيقي بپردازم.

خراسان: خواندن را از چه زماني شروع کرديد؟

 با توجه به اين که پدر من مداح بود و اين موضوع به نوعي در خانواده ما به صورت موروثي وجود داشت، من از همان دوران کودکي خواندن را شروع کردم.

خراسان: چه شد که به فکر خواندن در وصف اهل بيت(ع) و به ويژه امام زمان(عج) و امام رضا(ع) افتاديد؟

 من از روزي که زندگي مشترکم را در جوار بارگاه ملکوتي امام رضا(ع) آغاز کردم، از ايشان خواستم تا زماني که زنده هستم کمکم کنند که براي خاندان اهل بيت(ع) بخوانم. خدا را شکر مي کنم که طي مدت اين ۱۸ سالي که در اين زمينه کار مي کنم، در هر کجاي دنيا که برنامه اجرا کردم، براي مخاطبانم چه مسلمان بوده اند و چه غيرمسلمان، سرود امام رضا(ع) و امام زمان(عج) را خواندم. جالب اين که در خيلي از کشورهاي غيرمسلمان نيز اين سرودهاي من مخاطبان را تحت تأثير قرار مي داد و اشک آن ها را جاري مي ساخت.

خراسان: فکر مي کنيد دليل تأثيرگذاري کار شما چيست؟

 من تا زماني که خودم در حال و هواي شعرم قرار نگيرم، نمي توانم احساسات مخاطبم را برانگيزانم. مي گويند: «سخن که از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند». من نمي گويم که خيلي اخلاص دارم يا آدم خوبي هستم. ولي فکر مي کنم دليل تأثيرگذاري سرودم اين است که خودم در زمان خواندن، با تمام احساس تحت تأثير قرار مي گيرم و به همين دليل مي توانم مخاطبم را تحت تأثير قرار دهم.

خراسان: چه ميزان نت و مسائل فني موسيقايي در کارتان تأثيرگذار است؟

 اين مسائل در کارهاي احساسي و عاطفي من هيچ تأثيري ندارد. زيرا من در زمان اجراي اين کارها از حالت طبيعي خارج مي شوم و اين نت است که به دنبال احساس من حرکت مي کند. من قصد ندارم در کارهايم با نت بازي کنم. اين نت ها هستند که با روحيه من بازي مي کنند و باعث مي شوند که من احساساتم را به مخاطبم انتقال دهم.

خراسان: يعني احساستان خيلي بيشتر از مسائل فني در کار تأثيرگذار است؟

 اصلا در آن لحظات اين احساس من است که بر تمام جنبه هاي کار از نت و موسيقي گرفته تا شعر و زبانم، فرمان مي دهد.

خراسان: چه حرفي با ديگر روشن دلان و معلولاني داريد که احساس مي کنند نمي توانند مثل ديگران زندگي کنند و موفق باشند؟

  اين بيت هميشه در زندگي من سرلوحه کارهايم بوده است: «به هر کاري که همت بسته گردد، اگر خاري بود، گل دسته گردد.»حرف من اين است: «همت بلند دار که مردان روزگار، از همت بلند به جايي رسيده اند.» به نظر من اصلا ناشدني وجود ندارد. تمام ناشدني ها با توکل به خدا، مدد جستن از اهل بيت(ع)، به خصوص حضرت علي بن موسي الرضا(ع) و همت و تلاش امکان پذير است.

خراسان: حرف آخر و يک آرزو

 از مردم مي خواهم براي من دعا کنند، تا زماني که زنده هستم براي اهل بيت(ع) بخوانم و در اين راستا قدم بردارم. آرزويم هم اين است که در لحظه مرگم در حال خواندن براي امام رضا(ع) باشم.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 11:49 | | لينک به اين مطلب
شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۹
دختري کوچک با دغدغه هايي بزرگ
گفت و گو با «مليکا گلي» دختر ۱۱ ساله مشهدي که ۱۴ کتاب نوشته است
 
دختري کوچک با دغدغه هايي بزرگ
 
خراسان رضوي - مورخ شنبه 1389/01/21 شماره انتشار 17520
۱۱ سال بيشتر ندارد. اما با لحن کودکانه آن چنان از دغدغه هاي بزرگي که شب و روز به آن ها فکر مي کند مي گويد که گويي اکنون کوله باري پر از تجربيات ريز و درشت بر دوش دارد. البته خواسته زيادي ندارد. به قول خودش تنها از مسئولان مي خواهد که «يک کوچولو» از او حمايت کنند. با اين سن کمش چاپ ۱۴ عنوان کتاب کودک را در کارنامه دارد و ۲۰ کتاب ديگر او هم در انتظار چاپ است. هفته کتاب کودک بهانه اي بود تا در گفت وگويي کودکانه با «مليکا گلي» دختر بچه ۱۱ ساله مشهدي که عنوان شهرزاد قصه هاي کودکانه را به خود اختصاص داده است، با دغدغه هاي يک کودک نويسنده آشنا شويم و بشنويم که «مليکا» چه آرزوهاي بزرگي در سر دارد. اوکه کسب جايزه نوبل را به عنوان يک «حداقل» مطرح مي کند، به بچه هاي هم سن وسالش مي گويد که کتاب بخوانند، از خانواده ها مي خواهد که براي بچه هايشان کتاب بخرند و از مسئولان هم درخواست مي کند که به فرهنگ و ادب بيش از پيش اهميت دهند.

 خراسان: تاکنون ۳۴ کتاب نوشته اي و ۱۴ اثرت به چاپ رسيده و ۲۰ اثر ديگر هم در انتظار چاپ است. براي شروع بحث بگو از اين که براي بچه ها کتاب مي نويسي، چه حسي داري؟

وقتي براي بچه ها کتاب مي نويسم احساس خيلي خوبي به من دست مي دهد.چون مي دانم وقتي آن ها اين کتاب ها را مي خوانند قادر خواهند بود استعدادهايشان را کشف کنند و به مرحله اجرا برسانند.

خراسان: بچه ها چگونه مي توانند با خواندن کتاب به استعدادهاي خود پي ببرند؟

آن ها وقتي کتاب هاي من را مي خوانند و متوجه مي شوند که من در ۱۱ سالگي ۱۴ کتاب نوشته ام، مي فهمند که آن ها هم مي توانند اين کار را انجام دهند. فکر مي کنند که اگر کتاب بنويسند يا هر کار هنري ديگري انجام دهند و منتشر کنند، چه قدر خوب مي شود.

خراسان: آيا فکر مي کني همه بچه ها مي توانند نويسنده شوند؟

اگر مسئولان اهميت بدهند و حمايت کنند، مي شود. مثلا وقتي من مي بينم وضعيت مزار آقاي اخوان ثالث به اين شکل نامناسب است نااميد مي شوم و با خودم مي گويم: «کسي به نويسنده ها توجه نمي کند». يا اين که مي بينم نويسنده بزرگي مثل آقاي مهدي آذريزدي وقتي فوت مي کنند، تازه نامشان را مطرح مي کنند و برايشان همايش مي گيرند. در حالي که وقتي زنده بودند هيچ کاري نشد. حالا ديگر چه فايده اي دارد؟ همچنين مسئولان بايد بچه ها را به سمت کتاب خواني تشويق کنند نه اين که وقتي يک دانش آموز به يک کتابخانه عمومي مثل کتابخانه هاي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان مراجعه مي کند، از او حق عضويت بخواهند و انگيزه هايش را براي کتاب خواني از بين ببرند.

خراسان: چرا بچه ها کم کتاب مي خوانند؟

چون پدر و مادرها زياد اهميت نمي دهند و کتاب خوب هم زياد در دسترس بچه ها نيست.

خراسان: اگر کتاب هاي خوب در دسترس باشد، کافي است؟

وجود کتاب هاي قوي مثل نوشته هاي آقاي آذريزدي يا برخي نويسنده هاي خارجي هم چون هانس کريستين اندرسون و... خيلي تاثير دارد ولي به تنهايي کافي نيست. در کنار آن مسئولان هم بايد بيشتر به اين موضوع اهميت بدهند و بچه ها را براي کتاب خواني تشويق کنند.

خراسان: نقش پدر و مادرها را در اين بين چگونه ارزيابي مي کني؟

به نظر من آن ها بايد به جاي خريد بازي هاي رايانه اي، براي بچه ها کتاب بخرند و آن ها را به کتاب خواني تشويق کنند.

خراسان: مدرسه ها بايد چه کار کنند؟

در کنار کتاب هاي علمي و تخيلي، بايد کتاب هاي کودکانه هم در کتابخانه مدرسه‌ها وجود داشته باشد. مسئولان مدرسه بايد کاري کنند که کتاب در نظر بچه ها قشنگ باشد. مثلا مي توانند نظرسنجي کنند که بچه‌ها چه کتاب هايي را بيشتر دوست دارند و در نهايت همان کتاب ها را در اختيار آن‌ها قرار دهند.

خراسان: برگرديم به بحث نويسندگي، به نظر تو کسي که مي خواهد براي بچه ها کتاب بنويسد، چه نکاتي را بايد رعايت کند؟

 ادبيات کتابي که براي بچه ها نوشته مي شود بايد کودکانه باشد يعني بايد به صورتي باشد که بچه ها بتوانند آن را درک کنند.پيام اين گونه کتاب ها بايد به صورت غيرمستقيم انتقال داده شود من به هيچ عنوان کتاب هايي را که مي خواهند پيامي را به صورت مستقيم به کودکان انتقال دهند، دوست ندارم.

خراسان: مهم ترين دغدغه هاي مليکا گلي در سن ۱۱سالگي چيست؟

 من دوست دارم مسئولان کمک کنند که من حداقل جايزه نوبل را بگيرم و هم چنين نامم در کتاب رکوردهاي جهاني «گينس» ثبت شود. اين کار در پايان باعث مي شود نام کشورمان هم چون گذشته که با اسم فردوسي مي درخشيد، در جهان مطرح شود. هم چنين من خيلي دوست دارم کتاب هايم به زبان هاي ديگر ترجمه شود و در جشنواره هاي بزرگ بين المللي مثل هانس کريستين اندرسون نيز شرکت کنم. اما اين کار بدون کمک و حمايت مسئولان امکان پذير نيست. چرا بايد اين گونه باشد که من براي شرکت در مسابقات جهاني و ترجمه کتاب هايم نياز به پارتي داشته باشم؟ چرا ما نبايد امروز يک فردوسي يا اخوان ثالث داشته باشيم؟ من از مسئولان مي خواهم که حداقل «يک کوچولو» از من حمايت کنند.

خراسان: کسب درآمد، مشهور شدن يا خوانده شدن کتاب هايت، کدام يک را بيشتر دوست داري؟

 کسب درآمد که اصلا برايم مهم نيست. مشهور شدن را دوست دارم ولي فقط در حدي که انگيزه اي باشد براي بچه ها که استعدادهايشان را کشف کنند. اما خيلي دوست دارم کتاب هايم را ديگران بخوانند.

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 15:31 | | لينک به اين مطلب
سه شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۸
بهزادپور: نقش هنر را درگسترش انقلاب اسلامی نادیده گرفته ایم
در گفت وگو با نویسنده و کارگردان نمایش «سلسلة الذهب» عنوان شد
 
بهزادپور: نقش هنر را درگسترش انقلاب اسلامی نادیده گرفته ایم
 
صفحه 07 ادبي و هنري ، شماره سريال 17439 ، تاريخ انتشار 880924
 
محسن هوشمند

نمایش «سلسلةالذهب» پس از یک ماه اجرا در مجتمع آیه ها، به اجرای خود در مشهد پایان داد.

این نمایش با عنوان «شب های آفتابی» به مشهد آمد که به پیشنهاد مسئولان کنگره ۲۳ هزار شهید استان های خراسان، به «سلسلةالذهب» تغییر نام داد. این نمایش در ۱۴ پرده به نویسندگی و کارگردانی «بهزاد بهزادپور» و تهیه کنندگی و مدیریت تولید «جلیل شعبانی» در شب های سرد پاییزی روایتی باشکوه از هبوط حضرت آدم تا ظهور امام زمان(عج) را به صحنه آورد و موفق شد بیش از هزار و ۵۰۰ تماشاچی مشهدی را هر شب به مجتمع آیه ها بکشاند.در یکی از آخرین شب های اجرای این برنامه، به سراغ «بهزادپور» رفتیم و با او هم صحبت شدیم. او که معتقد است اثری بی نظیر را به نمایش گذاشته است، در این باره توضیح می دهد: تنها نقطه مشترک ابعاد مختلف نمایش «سلسلةالذهب» ، تاثیرگذاری مستقیم و صادق بر مخاطب بود.«بهزادپور» از سردار شهید شوشتری و سردار جاهد به عنوان افرادی که نقش به سزایی در اجرای این اثر در مشهد داشته اند، نام می برد. او هم چنین از بی توجهی به حوزه فرهنگ و هنر انتقاد می کند و می گوید: ما هنوز نتوانسته ایم برای گسترش فرهنگ اسلامی، ایرانی و انقلابی خود به شکل مناسبی از هنر بهره ببریم.اما بخوانید آن چه را حاصل این گفت وگوست.

 بقیه در ادامه مطلب . .. .


ادامه مطلب
نوشته شده توسط محسن هوشمند در 17:51 | | لينک به اين مطلب