سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰
آقای مدیر فرهنگی!فردوسی هم جزو دغدغه های مردم هست

آقای مدیر فرهنگی!فردوسی هم جزو دغدغه های مردم هست

حتما اگر شما هم مثل بیش از ۷۵ میلیون نفر مردم این مملکت مجبور باشین حد اقل گوشه ای از اوغات فراغت یا حتی کاریتونو با دیدن رسانه ملی پر کنین این حرف منو می فهمید!

حتما شما هم تا حالا حس کردید که گویا این تلویزیونو حتی رادیو خودمون بعضی اوقات بیش از حد از محدوده باغ خارج می شه و اصولا می شه گفت اصلا به باغ نزدیک هم نیست.یکی از نمونه های این قضیه توی مرکز رسانه ملی استان ما ماجرای رقت بار پاک کردن نقاشی های دیواری شاهنامه از میدان فردسی بود.

شاید برای غیر هم استانی های ما جالب باشه که بدونن توی این قضیه آقایان رسانه استان به معنای واقعی هیچ گونه حرکت کوچیک بزرگ و یا حتی متوسطی انجام ندادن و به معنای واقعی تر عبارت "انگار نه انگار" را تعبیر کردن.

حالا این که فردوسیو در حد رسانه عظیم الشان پر مخاطب و وزینشونو(!) ندانستند که بماند از آن بدتر این که می گویند اصلا این موضوعات جزو دغدغه های مردم نیست و برای کسی اهمیتی ندارد.

باور کنید این ها جک نیست. واقعا این را شخص مدیر کل صدا و سیمای خراسان رضوی گفت!!!

ماجرا از این قرار بود که همین جند روز قبل ما توفیق پیدا کردیم رفتیم نشست خبری حاج آقای نهاوندی مدیر کل صدا و سیمای استانمون.موضوع نشست هم ۲۴ ساعته شدن برنامه های شبکه سیمای استان بود.

نشست خبری داشت به خوبی و خوشی پیش می رفت و من هم چاک دهنمو بسته و بی خیال شده بودم که مسئله نقد این شبکه ... و مخصوصا ماجرای میدان فردوسی را پیش بکشم.توی همین شرایط  و وقتی که کلا قضیه داشت ختم به خیر می شد یکی از همکارای محترم از آقای مدیر کل پرسید که چرا نسبت به موضوع میدان فردوسی بی توجه بودین و اصلا کلا دغدغه های مردم چقدر براتون اهمیت داره؟

از این جا بود که به زعم من توجیهات ... و حرف های بی ربط آقای مدیر شروع شد.

ایشون اول تاکید کرد که آقا اصلا دغدغه های صدا و سیما همون دغدغه های مردمه!بعدشم با این توجیه که مسئله نقاشی شاهنامه و میدان فردوسی کلا جزو مسائل و دغدغه های مردم نیست گفت که ما کار درستو کردیم که به این مسئله بی توجه بودیم.

از این جا بود که دیگه به معنای واقعی خونم به جوش اومد و نتونستم جلوی خودمو بگیرم.

اما جالب این که بعد از چند دقیقه تلاش من برای تبیین این که آقا این موضوع جزو دغدغه های مردمه و یاد آوری این اصول که وقتی یک رسانه مورد اعتماد به موضوعی نپردازه رسانه های معاند مثل بی بی سی فارسی جریانو در دست می گیرند این آقای مدیر فرهنگی شروع کرد به روانه کردن انواعو اقسام تهمت ها و اتهامان به روزنامه خراسان و همه کسایی که به این موضوع توجه کردند.

آخه به نظر این آقا پرداختن به این مسائل "غیر حرفه ایه" و "خوراک دست کردن برای رسانه های بیگانه" است و ما هم که توی روزنامه درباره این مسئله نوشتیم کار غیر حرفه ای کردیم.

ایشون حتی گفت که شما در یک همراهی با یک جای دیگه برای رسیدن به اهداف سیاسیتون به موضوع توجه کردین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حالا شما خودتون می تونین قضاوت کنید.اما من که به عنوان جزء خیلی کوچکی از تحریریه خراسان از این ماجرا خبردار بودم و در کنار دوستانی مثل برادر وحید و صادق و استادان دیگمون مسئلرو رصد می کردیم به ضرس قاطع می تونم بگم هیچ گونه ماجرای سیاسی و هیچ قرضی پشت این موضوع نبوده.هرچند کلا نمی تونم بفهمم که یک مجموعه چطوری می تونه در برابر آستان قدس اقراض سیاسی داشته باشه!

از این جالب تر این که آقا گفت : حالا شما ببینید ما از این به بعد(یعنی بعد از تمام شدن ماجرا!) چطوری به موضوع ورود پیدا می کنیم!!!

اما نکته دیگه ای که توی این ماجرا درس خیلی بزرگی به من داد نوع رفتار آقای احدیان با موضوع بود.

جالبه بدونین ایشون در اقدامی قابل توجه به من گفتند که نه تنها خبر 24 ساعته شدن را به طور کامل بنویسم بلکه بخشی از نقدهای آقای مدیر کل راهم به صورتی معمولی در مطلبم بیارمو حتی با میان تیتر برجسته هم شد!!!

نظر ایشون این بود: " وقتی ما می گیم دیگران باید نقد پذیر باشن خودمون هم باید تحمل نقدها را داشته باشیم"

حالا بماند که عده ای ...


 احتمالا این خبر خوشو شنیدین اما منم تکرار می کنم که قرار شد با هماهنگی آستان قدس و شهرداری مشهد نقاشی های شاهنامه به میدان فردوسی مشهد برگرده

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 20:0 | | لينک به اين مطلب
پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۰
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
 
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
 

 وارد شدنم از در بلافاصله همزمان مي شود با استنشاق بويي بسيار نامطبوع که مثل هاله اي از تعفن به صورتم مي خورد و تمام وجودم را مي آزارد. ناخودآگاه به سمت پنجره مي روم تا شايد با گشودن آن ها بتوانم کمي اين فضاي نامطبوع را عوض کنم اما اين کارم سودي ندارد! چون تمام پنجره ها باز است و اين وضعيت غيرقابل تحمل با وجود جابه جايي گسترده هوا توسط اين گذرگاه ها به وجود آمده است. گويا چاره اي جز اقامه نماز در همين شرايط ندارم. به سمت جا مهري مي روم تا مهري بردارم و به نماز بايستم اما اين جا جز چند مهر سياه شده ناشي از استفاده زياد چيز ديگري عايدم نمي شود. گويا باز هم چاره اي نيست، بايد همين مهر سياه را بردارم و روي موکت پهن شده در کف اين اتاق کوچک يا به اصطلاح نمازخانه بگذارم و به اقامه فريضه اي بپردازم که رسول خدا(ص) فرمود: ستون دين است.البته توجه داشته باشيد اين جا يک نمازخانه در روستايي دورافتاده، استراحتگاهي بين راهي و يا حتي منطقه اي کم برخوردار در حاشيه شهر نيست. اين جا محلي براي اقامه نماز در يکي از مهم ترين مجموعه هاي تفريحي شرق کشور است که روزانه هزاران زائر و مجاور علي بن موسي الرضا(ع) به آن مراجعه مي کنند. اين جا نمازخانه «کوهستان پارک شادي» مشهد است. با خود مي گويم: شايد اگر نمازخانه هم مثل همه وسايل شهربازي هزينه استفاده داشت وضعيت اش بهتر از اين بود يا شايد هم اگر توجه مسئولان مجموعه به نمازخانه هم به همان اندازه وسايل بازي پارک بود، شرايط بهتري را شاهد بوديم. راستي يادتان هست چقدر در دين ما براي نظافت و پاکي به ويژه در مساجد و نمازخانه ها تاکيد شده است؟!

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 18:36 | | لينک به اين مطلب
سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۰
وقتی شعور به حداقل ممکن می رسد

وقتی شعور به حداقل ممکن می رسد

دیروز و امروز تعداد زیادی از همکاران ما توی تحریریه خراسان و همچنین خیلی از اهالی فرهنگ و ادب استان عصبانی از وقوع فاجعه ای بودند که دل هر انسان با شعوری را کباب می کند!

واقعا مسخرست!این که یک نهادی مثل شهرداری مشهد با هزینه کردن ۴۵ میلیون تومان ناقابل و با طرحی از دکتر یا حقی رئیس انجمن فردوسی شناسی  بزرگترین نقاشی دیواری کشور را با موضوع شاهنامه روی دیوارهای میدان "فردوسی" مشهد اجرا کند و بعد عده ای انسان "بی شعور" و "مجنون" به خاطر "دعواهای شخصی" و "اضافه خواهی های" خودشان شبانه این اثر ارزشمند را با یک سطل رنگ سفید و یک دستگاه رنگ پاش محو کنند!

ازآن بدتر هم این که آقایان می گویند:"این ها خرافه پرستی است"الحق که خرند.

به قول یکی از استادان ما که دانشجوی دکترای ادبیات هم هست هر کسی که بخواهد عناصر فرهنگی اسلام و یا ایران را از فرهنگ این کشور و ملت پاک کند واقعا احمق است.

حالا جالب این است که این اتفاق دقیقا در شرایطی رخ می دهد که فقط ۲۰ روز از جشن شروع هزاره دوم سرایش شاهنامه می گذرد و علاوه بر این مقام معظم رهبری هم بارها در تمجید شخصیت فردوسی سخن گفتند و از او به عنوان "حکیم" یاد کردند.

اما اصل ماجرا...

اما شنیدن شرح ماوقع این ماجرا هم جالب است.خلاصش این است که آقایان آستان قدس رضوی به این خاطر که شهرداری مشهد برای بهره برداری از یک تلویزیون شهری به آن ها مجوز نداده است به حرکات متقابل روی آورده اند و خیلی راحت فردوسی را رو سپید دعوای شخصیشان کردند.

بماند که همه ما هر کدام به نوعی به فردوسی ظلم کردیم...!!


لینک خبر این فاجعه در روزنامه خراسان:

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=2&year=1390&month=3&day=17&id=767191

گزارش تصویری فاجعه در خبرگزاری مهر:

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1329298

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 15:40 | | لينک به اين مطلب