جمعه ۲۲ مهر ۱۳۹۰
يک بام و دو هواي مديريت سينماهاي مشهد
پس از نوشت نویس:

به جرات می تونم بگم امروز اصلا روز خوبی نبود! صبح کمی خواب موندم.اما قابل جبران بود.وسط راه محل کار مامانم زنگ زد که بیا کارت ساعت و پول و بقیه وسایلتو جا گذاشتی! برگشتم و این باعث شد سر ساعت نرسم روزنامه ... توی روزنامه هم اصلا نمیشه گفت روز خوبی بود . کلی حال گیری و درد سر که بخشیش طبیعیه و بخشیش در بعضی روزای کاری یک خبرنگار طبیعی میشه ... نمی دونم چرا حالا دقیقا تویه همچین روزی تمام دردها و غصه های چند ماه گذشته هم دوباره یادم اومد! ... دم غروبی برای جبران همه بدیهای این روز زنگ زدم به دوستام که بریم استخر . هر وقت میرم استخر تمام مشکلات جسمی و روحیم رفع میشه . اولش که یکی از دوستان عزیز یک ساعت دیر اومدو حسابی حالمون گرفته شد . بعد گفتم بریم استخری که مدیرش یکی از دوستام بود . وقتی رفتیم اونجا دیدیم همین امروز مدیریت استخر عوض شده!! اوضاع اینقدر خراب بود که وقتی یک ساعت زود تر از موعد مقرر از استخر اومدیم بیرون ، متصدی خودش پولمونو پس داد و کلی عذر خواهی کرد! بعدش یکی از دوستان زنگ زد و یه خبر بد داد که البته میشه گفت فعلا ختم به خیر شد.البته فعلا!الانم که نمیدونم چرا وضعیت اینترنت اینقدر خرابه. حالا هم میخوایم بریم شام بخوریم با دوستان . امیدوارم این یکی دیگه حالمونو نگیره . بعدشم میخوام انشالله برم حرم تا همه بدی های این روز بد جبران بشه .انشالله .

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 16:43 | | لينک به اين مطلب