وارد شدنم از در بلافاصله همزمان مي شود با استنشاق بويي بسيار نامطبوع که مثل هاله اي از تعفن به صورتم مي خورد و تمام وجودم را مي آزارد. ناخودآگاه به سمت پنجره مي روم تا شايد با گشودن آن ها بتوانم کمي اين فضاي نامطبوع را عوض کنم اما اين کارم سودي ندارد! چون تمام پنجره ها باز است و اين وضعيت غيرقابل تحمل با وجود جابه جايي گسترده هوا توسط اين گذرگاه ها به وجود آمده است. گويا چاره اي جز اقامه نماز در همين شرايط ندارم. به سمت جا مهري مي روم تا مهري بردارم و به نماز بايستم اما اين جا جز چند مهر سياه شده ناشي از استفاده زياد چيز ديگري عايدم نمي شود. گويا باز هم چاره اي نيست، بايد همين مهر سياه را بردارم و روي موکت پهن شده در کف اين اتاق کوچک يا به اصطلاح نمازخانه بگذارم و به اقامه فريضه اي بپردازم که رسول خدا(ص) فرمود: ستون دين است.البته توجه داشته باشيد اين جا يک نمازخانه در روستايي دورافتاده، استراحتگاهي بين راهي و يا حتي منطقه اي کم برخوردار در حاشيه شهر نيست. اين جا محلي براي اقامه نماز در يکي از مهم ترين مجموعه هاي تفريحي شرق کشور است که روزانه هزاران زائر و مجاور علي بن موسي الرضا(ع) به آن مراجعه مي کنند. اين جا نمازخانه «کوهستان پارک شادي» مشهد است. با خود مي گويم: شايد اگر نمازخانه هم مثل همه وسايل شهربازي هزينه استفاده داشت وضعيت اش بهتر از اين بود يا شايد هم اگر توجه مسئولان مجموعه به نمازخانه هم به همان اندازه وسايل بازي پارک بود، شرايط بهتري را شاهد بوديم. راستي يادتان هست چقدر در دين ما براي نظافت و پاکي به ويژه در مساجد و نمازخانه ها تاکيد شده است؟!
پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۰
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
وقتي «نمازخانه» بي اهميت ترين مکان کوهستان پارک مي شود!
نوشته شده توسط محسن هوشمند در 18:36 | | لينک به اين مطلب