استاد دانشگاه فردوسي در همايش «هنر، باغي پيش روي من» عنوان کرد

 

الگوي بصري مشهد، زخمي برگونه پايتخت معنوي ايران

 

خراسان رضوي - مورخ دوشنبه 1389/10/13 شماره انتشار 17738

 

«الگوي بصري شهر مشهد، زخمي بر گونه اين کلان شهر مذهبي و تاريخي و پايتخت معنوي ايران است». اين گلايه از وضعيت الگوي بصري شهر مشهد، بخشي از سخنان دکتر «عليرضا باونديان» عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي و پژوهشگر برتر استان در حوزه هنر است که در همايش «هنر، باغي پيش روي من» عنوان شد.او در ادامه تاکيد کرد که مشهد به عنوان قلب تپنده جهان اسلام، نيازمند نمادهاي خاص متناسب با جايگاه خود است.دکتر باونديان در بيان مصداقي براي اين موضوع به ميدان نقش جهان اصفهان اشاره کرد و گفت: در واقع مفهوم ميدان بسيار فراتر از آن چيزي است که امروز در ميدان ها و چهارراه هاي مشهد شاهد هستيم. از نظر استاد «حسين بناي اصفهاني» که معمار ميدان نقش جهان بود، ۴ عنصر مذهب، حکومت، تعليم و تربيت و اقتصاد مهم ترين عوامل و عناصر يک جامعه است که هريک جايگاه ويژه خود را در دوره هاي مختلف تاريخي ايفا کرده است. از اين رو نمود اين عناصر را در بناهاي مسجد امام خميني(ره)، عالي قاپو، مدرسه شيخ لطف ا... و بازار قيصريه شاهد هستيم.وي تصريح کرد: معمار مسلمان برخلاف معمار غربي، يک آمر به معروف و مبلغ اسلام است، که وظيفه اي جز هدايت انسان ها به سمت معبود حقيقي ندارد.

 

 

اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي در بخشي از سخنان خود از ظرفيت بالاي شهر مشهد به عنوان قطب هنر اسلامي سخن گفت و خواستار تاسيس دانشگاه هنرهاي جهان اسلام در پايتخت معنوي ايران شد.دکتر باونديان، آشفتگي هاي موجود را در وضعيت بصري شهر مشهد يادآور شد و در اظهارنظري گفت: توسعه مشهد با محوريت زائر، تنها راه برون رفت از اين وضعيت است.

او در بخش ديگري از سخنانش مهم ترين وظيفه هنرمندان کشور را نظريه پردازي بر مبناي اصول اعتقادي و فرهنگي متناسب با جامعه اسلامي ايران دانست و با بيان اين که جايگاه هنر «تعريف کردن فضيلت انسان کامل است» از اين نکته گلايه کرد که اکنون در جامعه ما اين جايگاه در حد چند تکنيک و حرفه پايين آورده شده است.او با اشاره به ديدگاه هاي متفاوت موجود در جامعه نسبت به هنر چنين گفت: بر اين اساس هنر به عنوان وسيله سرگرمي، ابزاري براي تبيين يا وسيله اي براي شناخت و ايجاد خلاقيت شناخته مي شود. بنابراين وظيفه هنرمندان جامعه ماست که «فتوت نامه جامعه هنرمندان» را تهيه و تنظيم کنند.

دکتر باونديان که تاليف بيش از ۱۵عنوان کتاب و ۲۰۰مقاله پژوهشي را در کارنامه فعاليت هاي خود دارد، در ادامه از جامعه هنري درخواست کرد که از ۲ آفت «ساده زيستي نظري» و «راحت طلبي عملي» دوري کنند تا بتوانند ايده هاي خود را در مسير تمدن سازي قرار دهند.او همچنين با اشاره به اين که واژه هنر برگرفته از دو لغت باستاني «سو» و «نر» به معناي کار شايسته در حد کمال انسان است، گفت: ولي متاسفانه امروز واژه سخيف و کوچک ART جايگزين اين معنا شده است که به هيچ عنوان مفهوم «فضليت» در آن وجود ندارد. حال آن که هنر چيزي جز فضيلت نيست.دکتر باونديان افزود: هنر زماني مي تواند به اصالت خود برسد که به فضيلت نزديک شود و اين موضوع جز با خالص شدن هنرمند در ارائه اثر هنري به وقوع نمي پيوندد.او همچنين با اشاره به جايگاه بصيرت در جهان امروز و اين واقعيت که اولين مواجهه انسان با جهان پيرامون، مواجهه بصري است، موفقيت در نظام بصري را مقدمه اي براي موفقيت در نظام بصيرتي دانست.