
همه آمده بودند و تقريبا جاي خالي در سالن نبود. دانشجو، استاد دانشگاه، مسئول و... همه به احترام دو بزرگ مرد شهيد در مراسمي حاضر شده بودند که با عنوان يادواره سرداران شهيد دانشگاه فردوسي مشهد، شهيدان «سيد محمد حسين علم الهدي» و «محمد حسين بهرامي» در آمفي تئاتر دانشکده علوم پايه اين دانشگاه بر پا شده بود.دانشکده اي که شهيد بهرامي حدود ۳۵ سال قبل در آن به تحصيل و البته مبارزات انقلابي و فعاليت هاي مذهبي مي پرداخت، روز يک شنبه پذيراي خانواده اين شهيد، دانشجويان و استادان دانشگاه، مسئولان بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس، مدير مسئول روزنامه خراسان و عاشقان و دلدادگان به غيور مردان شهيد اين آب و خاک بود.در اين مراسم که عطر و بوي شهدا در آن به مشام مي رسيد و بارها اشک حاضران در برابر عظمت شهيد، سخنان خانواده شهدا و يادآوري خاطرات آن دلاوران که «عندربهم يرزقون» اند جاري شد، حجت الاسلام و المسلمين احمد پناهيان، يکي از سخنراناني بود که پشت تريبون رفت و با موضوع «حقوق شهدا» سخن گفت.او به فرمايش ها و تأکيدات مقام معظم رهبري درباره توجه به «حقوق شهدا» اشاره و تصريح کرد: اگر ما مجموعه صفات و فضايل شهدا را جمع آوري کنيم، تنها به يکي از حقوق آن ها که حق شناسايي شهيد است، پرداخته ايم.پناهيان در ادامه به آيه اي از کلام ا... مجيد که بر زنده بودن شهدا تأکيد دارد اشاره کرد و گفت: «حق حيات» اولين حق شهداست که ما بايد به آن توجه کنيم.او با تاکيد بر اين که مراد آيه کلام ا... مجيد از زنده بودن شهدا زندگي به معناي واقعي است، اين گونه توضيح داد: اگر خيلي تلاش کنيم در نهايت مي توانيم به «علم الهدايي» تبديل شويم که عازم جبهه شد و رسيدن به «علم الهدايي» که اکنون پس از شهادت سال ها زندگي کرده، تنها در صورتي امکان پذير است که ما امروز با اين شهيد ارتباط داشته باشيم.اين سخنران مذهبي سپس به توصيف شهيدان بهرامي و علم الهدي پرداخت و بصيرت آنان را در زمان حاکميت بني صدر و جريان ليبرال ستود.
حجت الاسلام احمد پناهيان در ادامه از «حق خون» به عنوان دومين حق شهدا ياد کرد و با طرح اين پرسش ها که چه کسي مي خواهد تقاص خون شهيد را بدهد و اين که آيا تاکنون بحثي درباره مطالبه خون ۲۱۳ هزار شهيد کشورمان مطرح شده است؛ بر توجه به «حق خون» شهدا تاکيد کرد.
او همچنين به کلام حضرت امام خميني(ره) در اين باره که هدف ما از جنگيدن کشور نيست و دين است، اشاره کرد و گفت: ما بايد به اين نکته توجه کنيم که دليل جنگيدن شهدا چه بود؛ عده اي مي گويند که آن ها براي ايران، انقلاب و... شهيد شدند. در حالي که در بيشتر نوشته هاي شهدا مطرح شده است که آن ها به دليل صدور فرمان حضرت امام خميني(ره) و پيروي از ولايت جنگيدند.
پخش نماهنگي درباره شهيد محمدحسين علم الهدي بخش بعدي برنامه ها بود.شهيد علم الهدي طي سخناني که در اين نماهنگ پخش شد، اين گونه توصيه کرد: «ما بايد زمان شناس باشيم. ممکن است که دربرهه اي از زندگي ما شرايطي پيش آيد که ديگر در طول زندگي با اين شرايط مواجه نشويم. از اين رو ما بايد بتوانيم در اين شرايط مناسب وظيفه مان را به درستي انجام دهيم.»
در ادامه مراسم سردار باقرزاده رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس پشت تريبون رفت و چنين سخن گفت:ما احساس مي کنيم که درباره شهيد بهرامي غفلتي صورت گرفته است و متاسفانه اين شهيد حتي در ديار خودش هم شناخته شده نيست. البته بخشي از اين موضوع به ويژگي هاي خود شهيد و اين که انسان بسيار رازداري بود، باز مي گردد.
او سپس به زندگي شهيد بهرامي اشاره کرد و با بيان اين که من در دوران دفاع مقدس به جز يک ديدار، رابطه ديگري با اين شهيد نداشته ام، ابراز کرد: با توجه به مطالبي که جمع آوري کرديم، به اين نقطه مشترک رسيديم که همه افراد مرتبط با شهيد بهرامي از او به عنوان يک انسان عارف و والا ياد مي کنند که اخلاص از همه وجودش مي باريد. او از ابتدا فردي رشد يافته به نظر مي رسيد و در واقع زبان من از توصيف اين شهيد الکن و قاصر است.باقرزاده براين نکته تاکيد کرد که يادواره هاي دانشجويي بايد به مقدمه اي براي بازيابي، بازکاوي و تلاش بيشتر براي شناسايي الگوهاي هدايتي نسل کنوني و تمام تاريخ تبديل شود.
رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس همچنين از وجود ناگفته هاي بسيار در زندگي شهيد بهرامي سخن گفت و در اين باره به نکاتي همچون رابطه شهيد بهرامي با شهيد اندرزگو(براي حمل اسلحه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي) و شهيد ديالمه، نقش او در تشکيل سپاه مشهد، فعاليت به عنوان محافظ امام خميني(ره)، حضور در خرمشهر و در نهايت حضور و شهادتش در سوسنگرد اشاره کرد.
سردار باقرزاده در بخش ديگري به تبيين نقش شهيد بهرامي در عمليات آزادسازي سوسنگرد پرداخت و گفت: اين حضور عارفانه احساس رغبتي را ميان ديگر رزمندگان براي همراهي با او به وجود آورد و همه دوست داشتند که در سنگر و کنار او حضور داشته باشند.همچنين او در هدايت محور عملياتي و تثبيت محور نقش به سزايي داشت.
او در ادامه سخنانش به تبيين شرايط منطقه سوسنگرد و هويزه در دوران دفاع مقدس پرداخت و اين خاطره را بيان کرد: يکي از اسيران عراقي نقل مي کرد که ما در منطقه هويزه و دشت آزادگان حضور داشتيم. فرمانده ما فرد بسيار بي رحمي به نام ستوان «عطوان» بود. او دستور داده بود که ما هر فردي را که اسير کرديم، به پشت جبهه در شهر بصره منتقل کنيم. در ميان اسيران يک مادر پير و يک دختر جوان اهل هويزه حضور داشتند. تااين که فرمانده اين ها را ديد، گفت: من خودم از اين ۲نفر بازجويي مي کنم. او آن ها را به داخل سنگر هل داد و خودش هم به داخل رفت. حدود ۲۰دقيقه بعد دختر جوان در حالتي بسيار سراسيمه و وحشت زده و در حالي که دستانش خون آلود بود، از سنگر بيرون آمد و بي اختيار به يک سمت دويد. زماني که داخل سنگر رفتيم ديديم که سر اين ستوان بي رحم از بدن جدا شده است و کارد سنگر به داخل قلبش فرو رفته است. زماني که فرمانده تيپ از اين موضوع مطلع شد، دستور داد که اين دختر را در حالي که مادرش ضجه مي زد، در مقابل چشمان حيرت زده سربازان در آتش بسوزانند. در اين شرايط بود که گروهباني به نام «اودع» غيرتش اجازه نداد که اين صحنه را مشاهده کند و با ورود به داخل سنگر اين فرمانده را به هلاکت رساند و گريخت.»سردار باقر زاده از نقل اين خاطره چنين نتيجه گرفت که شهيد بهرامي ها و علم الهدي ها در شرايطي که مردم منطقه سوسنگرد و هويزه در مظلوميت به سر مي بردند به آن جا رفتند و اين حماسه ها را آفريدند.
وي به وصيت نامه و دست نوشته هاي شهيد بهرامي هم اشاره کرد و گفت: آن که از دل اين دانشگاه (فردوسي) قامت کشيد مبارزه کرد و به جبهه رفت و شهيد شد يک الگوي تمام عيار براي جوان مسلمان است.ما بايد توجه داشته باشيم بهرامي در شرايطي پرورش يافت که مثل امروز ابزار معنوي براي هدايت، ارتقا و خودسازي وجود نداشت و رأس و بدنه حکومت در زمان طاغوت فاسد بود.در اين شرايط کمتر انساني بود که بتواند خود را حفظ کند و اگر بهرامي به اين جايگاه رسيد از همت بالاي او و به نوعي يک معجزه بود.
در ادامه مراسم «حسن بهرامي» برادر شهيد بهرامي پشت تريبون رفت و يادي از خاطرات برادر شهيدش کرد.او در ابتدا خاطره اي از رسيدن خبر شهادت برادرش به خانواده نقل کرد. بهرامي گفت: زماني که قصد داشتيم خبر شهادت حسين را به خانواده اطلاع دهيم، خيلي نگران بوديم که چگونه اين خبر را به مادر و پدرمان بگوييم. بيشتر نگراني ما هم از جانب مادرمان بود. از همين رو ابتدا به خانه رفتيم و پدرمان را به بهانه اي به بيرون از منزل برديم. بيرون از خانه به او گفتيم که حسين آقا شهيد شده است و ما نگران هستيم که اين خبر را به مادر دهيم. اما پدرم گفت: دل مادر از دل من وسيع تر است. ما به خانه برگشتيم و زماني که مادر را مطلع کرديم، گفت: خدايا شکرت که من اين فرزندم را تقديم انقلاب کردم.
او همچنين در بيان خاطره اي ديگربه تلاش برادرش براي ترور شاه در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي اشاره کرد و گفت: يکي از استادان «حسين آقا» در مراسم تشييع جنازه او اين خاطره را براي ما نقل کرد. او مي گفت: «برنامه ريزي شده بود که حسين به همراه شهيد اندرزگو شاه را در جزيره مينو ترور کنند. آن ها اسلحه هايشان را در بسته هاي روغن ۵ کيلويي جاسازي کرده و با کمک شهيد فلاحيان به جزيره مينو برده بودند. اما در حالي که آن ها آماده ترور شاه بودند متوجه شدند که شاه به اين سفر نيامده و وليعهد به جاي او آمده است و از اين رو اين اقدام ناکام ماند.»
گزارش خبرنگار ما مي افزايد، در حاشيه اين مراسم از تصوير شهيد بهرامي که روي يکي از ديوارهاي دانشگاه فردوسي نقاشي شده بود، رونمايي شد.همچنين در اين مراسم از خانواده شهيد بهرامي توسط بسيج دانشجويي دانشگاه فردوسي تجليل شد.