یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۸
چند ردیف کتاب فرسوده
سرمایه بسیاری از کتابخانه های مدارس در مشهد
 چند ردیف کتاب فرسوده
صفحه R05 فرهنگ (رضوي) ، شماره سريال 17421 ، تاريخ انتشار 880901

من یار مهربانم، دانا و خوش بیانم، گویم سخن فراوان، با آن که بی زبانم...وقتی که دانش آموز ابتدایی بودیم، این شعر را یاد گرفتیم. قبل از آن هم مجری برنامه کودک تلویزیون همیشه ما را به مطالعه و دوستی با کتاب دعوت می کرد.بعضی اوقات کتاب های پدر، مادر یا برادر و خواهر بزرگ ترمان را از داخل قفسه ها بر می داشتیم و بدون این که درکی از محتوای آن ها داشته باشیم، صفحات را ورق می زدیم و در حسرت خواندن خطوط آن به عکس کتاب نگاه می کردیم...این داستانی است که در زمان کودکی برای خیلی ها اتفاق افتاده است. اما به راستی چرا با وجود این همه شوق و علاقه برای مطالعه در دوران کودکی، وضعیت مطالعه در جامعه ما چنین تأسف بار است؟

موازی کاری؛ این بار در کتابخانه مدرسه!
موضوع موازی کاری و مشخص نبودن شرح وظایف بحثی است که معمولا برای سازمان ها و دستگاه های مختلف دولتی و خصوصی مطرح شده است. اما این بار مشاهده این موضوع برای کتابخانه یک مدرسه بسیار قابل تأمل بود.

این مدرسه راهنمایی دخترانه که در منطقه سیدی مشهد واقع شده است ۲ کتابخانه دارد. یکی برای دانش آموزان نوبت صبح و دیگری برای نوبت عصر. کتابخانه ها در ۲ اتاق که گویا قبلا کلاس درس بوده، در کنار یکدیگر قرار گرفته است. به کتابخانه اول که وارد می شوم ۴ قفسه کتاب را می بینم که در کنار یکدیگر قرار گرفته است.۲ میز و چند صندلی نیز دیگر امکانات این کتابخانه است. موضوع دیگری که نظرم را جلب می کند موضوعات و عنوان کتاب هاست که بعضی از آن ها مناسب یک دانش آموز دوران راهنمایی نیست. اما کتابخانه دیگر شرایط مناسب تری دارد. تعداد قفسه ها و کتاب ها در آن بیشتر است. البته برپایی نمایشگاه کار دستی دانش آموزان نیز به کتابخانه ها حال و هوای خاصی داده است. جالب این جاست که مدیر مدرسه مشکل کتابخانه ها را مدیریت عنوان می کند و می گوید: با توجه به این که تعداد کتاب ها کم است آموزش و پرورش کتابدار به مدرسه نمی فرستد.او در پاسخ به این که چرا کتابخانه ها را ادغام نمی کنند تا با افزایش تعداد کتاب ها کتابدار نیز به مدرسه بیاید، جواب موجهی ندارد!

۵/۴ جلد سرانه اعلام شده توسط رئيس سازمان کجاست؟
یک مدرسه راهنمایی پسرانه مقصد بعدی ماست. این مدرسه در نزدیکی مدرسه قبلی قرار دارد. از در ورودی ساختمان وارد می شویم در انتهای راهرو سمت چپ آن کتابخانه خودنمایی می کند. وارد کتابخانه می شوم. با خود می گویم. «آیا این جا کتابخانه مدرسه است؟» ۴ قفسه فلزی بسیار قدیمی، ۵۴۰ جلد کتاب فرسوده و یک میز و چند صندلی که آن ها هم وضعیت مناسبی ندارد امکانات کتابخانه این مدرسه است.مسئول کتابخانه می گوید: در دو نوبت صبح و عصر این مدرسه در مجموع ۶۶۰ دانش آموز تحصیل می کنند. او اضافه می کند: برای افزایش کتاب ها بودجه ای اختصاص نمی یابد و ۱۰ سال است که تعداد کتاب ها اضافه نشده بلکه به دلیل فرسودگی و از بین رفتن کم هم شده است.وی با اشاره به این که همین کتابخانه کوچک در هر نوبت ۱۰۰ عضو دارد، مشکل دیگر کتابخانه را نامناسب بودن کتاب های آن عنوان می کند. نکته دیگر که درباره این مدرسه جالب به نظر می رسد این است که به گفته مدیر ۱۳۰ نفر از دانش آموزان یک نوبت مدرسه تحت پوشش کمیته امداد هستند.با دیدن این شرایط به یاد گفته های چند روز قبل هژبری رئيس سازمان آموزش وپرورش خراسان رضوی می افتم. «سرانه تعداد کتاب برای هر دانش آموز در مدارس استان ۵/۴ جلد است. میزان این سرانه در کشور ۸۸/۴ جلد برای هر دانش آموز است.» این سوال پیش می آید که این سرانه مربوط به کدام مدارس استان است؟ آیا مدارس مناطق محروم مثل این مدرسه هم سهمی از این سرانه دارند؟ آیا شرایط تمام کتابخانه های موجود در مدارس به همین صورت است؟ و...

همچنان برای سوالم، پاسخ مطلوبی نیافته ام.آیا این شرایط کتابخانه ها در مدارس می تواند در علاقه مند شدن فرزندان پایتخت معنوی ایران به مطالعه نقشی داشته باشد؟

نوشته شده توسط محسن هوشمند در 16:33 | | لينک به اين مطلب